این روزها!!!!!!!

عاشقان شعر و ادبیات بیایید اینجا

مدیر انجمن: Moh3n II

قفل شده
davtalab 88
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 46
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 8 اردیبهشت 1388, 12:52 pm

این روزها!!!!!!!

پست توسط davtalab 88 » یک‌شنبه 29 فروردین 1389, 4:42 pm

این روزا ما ها (دوست، برادر /خواهر) خیلی از هم فاصله گرفتیم !!!!!!!!! طوری که اگه فقط به خاطر اعتقاداتت و دیانتت پا پیش نزاری و نقطه اتصالی برقرار نکنی، بین تو و همه هیچ رابطه ای نیست!

به نظر شما دلیل این همه دوری و فاصله چیه؟؟؟

marziyehkochooloo
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 77
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 23 اسفند 1388, 11:42 am

Re: این روزها!!!!!!!

پست توسط marziyehkochooloo » یک‌شنبه 29 فروردین 1389, 6:23 pm

ویرایش شد ...
آخرین ویرایش توسط marziyehkochooloo در شنبه 11 تیر 1390, 7:35 pm، در مجموع 1 بار ویرایش شده است.

آواتار کاربر
Milo
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 478
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 20 شهریور 1386, 4:12 am
محل اقامت: ایران
تماس:

Re: این روزها!!!!!!!

پست توسط Milo » یک‌شنبه 29 فروردین 1389, 7:29 pm

کلن همیشه همینه که هستی و همه هستند و تو تنهایی ! ولی وقتی بقیه هستند تو تنهاشون نمی گذاری khk:
تو رفتی و من آهسته پشت سرت گفتم نرو ... تصویر

zahra.sh
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 64
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 14 شهریور 1387, 12:35 pm
تماس:

Re: این روزها!!!!!!!

پست توسط zahra.sh » دوشنبه 28 تیر 1389, 11:20 am

حتی اگه رابطه و دوستیی هم باشه ...:

"تا آن‌جا که من می‌دانم راه‌حلی برای این عدم ارتباط، این گسست ناگزیر روابط انسانی- که من در «رونوشت برابر اصل» می‌گویم- وجود ندارد. راه‌حلی برای این جلب و جذب و دفع وجود ندارد. این تراژدی بشری‌ست که آدم‌ها هم‌دیگر را نمی‌فهمند و وقتی از دست می‌دهند باز معنایش این نیست که فهمیده‌اند بل‌که می‌کوشند ازدست‌داده‌ها را دوباره به دست بیاورند. مثل قماربازی که در یک کازینو می‌بازد اما ادامه می‌دهد چون تلاش می‌کند باختش را جبران کند و به همین دلیل دوباره از دست می‌دهد و این یک بار اتفاق نمی‌افتد. سوءتفاهمی که من تصویر می‌کنم، یک سوءتفاهم ابدی‌ است، جاودانی و بشری است، پس تراژدی است، ملودرام نیست. در ملودرام آدم‌ها مقصرند و آدمی در ملودرام می‌تواند اثر انگشت‌اش را ببیند، اما در تراژدی این طور نیست. سرنوشت بشری است، بشر کاری نمی‌تواند بکند."
از مصاحبه با عباس کیارستمی- نافه
قانون شماره 20- آزادی حقیقی آن نیست که هرچه میل داریم انجام بدهیم ، بلکه آن است که آنچه را که حق داریم انجام دهیم.

http://zzahraa.blogfa.com/

آواتار کاربر
دخترپارس
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 508
تاریخ عضویت: شنبه 17 بهمن 1388, 12:34 pm
محل اقامت: تهرانپارس

Re: این روزها!!!!!!!

پست توسط دخترپارس » سه‌شنبه 2 شهریور 1389, 1:07 am

اين روز ها كه مي گذرد هر روز
در انتظار آمدنت هستم
با من بگو كايا من نيز
در روزگار آمدنت هستم؟
جاذبه خاك به ماندن مي خواند،
وآن عهد باطني به رفتن...
عقل به ماندن مي خواند
و عشق،به رفتن...
و اين هر دو را خداوند آفريده است تا وجود انسان، در آوارگي و حيرت ميان عقل و عشق معني شود.

سيد مرتضي آويني

آواتار کاربر
بهزاد
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 196
تاریخ عضویت: جمعه 17 اردیبهشت 1389, 2:19 am
تماس:

Re: این روزها!!!!!!!

پست توسط بهزاد » چهارشنبه 17 شهریور 1389, 2:43 am

zahra.sh نوشته شده:حتی اگه رابطه و دوستیی هم باشه ...:

"تا آن‌جا که من می‌دانم راه‌حلی برای این عدم ارتباط، این گسست ناگزیر روابط انسانی- که من در «رونوشت برابر اصل» می‌گویم- وجود ندارد. راه‌حلی برای این جلب و جذب و دفع وجود ندارد. این تراژدی بشری‌ست که آدم‌ها هم‌دیگر را نمی‌فهمند و وقتی از دست می‌دهند باز معنایش این نیست که فهمیده‌اند بل‌که می‌کوشند ازدست‌داده‌ها را دوباره به دست بیاورند. مثل قماربازی که در یک کازینو می‌بازد اما ادامه می‌دهد چون تلاش می‌کند باختش را جبران کند و به همین دلیل دوباره از دست می‌دهد و این یک بار اتفاق نمی‌افتد. سوءتفاهمی که من تصویر می‌کنم، یک سوءتفاهم ابدی‌ است، جاودانی و بشری است، پس تراژدی است، ملودرام نیست. در ملودرام آدم‌ها مقصرند و آدمی در ملودرام می‌تواند اثر انگشت‌اش را ببیند، اما در تراژدی این طور نیست. سرنوشت بشری است، بشر کاری نمی‌تواند بکند."
از مصاحبه با عباس کیارستمی- نافه
واقعا توصیف جالبی بود.
خدااااااااااااااااااااا... آخه چرا اینطوریه؟ nar:
ما فرصت برابری برای نابرابر بودن داریم.

مرکز دانلود کتاب های تخصصی رشته کامپیوتر: http://ebook.sabalantech.ir

قفل شده