مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

اشعار و زندگی نامه شعرای ایران زمین

مدیر انجمن: eli

ارسال پست
آواتار کاربر
khorshid
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 25
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 2 دی 1386, 12:16 pm

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط khorshid » شنبه 24 اسفند 1387, 1:02 am

تو را که عشق نباشد تو را رواست بخسب
برو که عشق و غم او نصیب ماست بخسب
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است.

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » شنبه 24 اسفند 1387, 1:22 am

با دل گفتم: چگونه‌ای، داد جواب
من بر سر آتش و تو سر بر سر آب
ناخورده ز وصل دوست یك جام شراب
افتاده چنین که بینیم مست و خراب

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » شنبه 24 اسفند 1387, 2:12 am

بي ربط به هر موضوعي
--------------------------------------------------------------------------
بدون خالي بود دستاي سردم
ولي من در عوض هر چي كه بودم
با احساسات تو بازي نكردم
--------------------------------------------------------------------------
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » شنبه 24 اسفند 1387, 2:17 am

من آن رندم که گیرم از شهان باج
بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج
فرو ناید سر مردان به نامرد
اگر دارم کشند مانند حلاج

آواتار کاربر
khorshid
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 25
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 2 دی 1386, 12:16 pm

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط khorshid » یک‌شنبه 25 اسفند 1387, 11:25 am

جهانیان همه گر منع من کنند از عشق
من ان کنم که خداوندگار فرماید
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش
کنون به جز دل خوش هیچ در نمی باید
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است.

آواتار کاربر
m2002k
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 142
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 دی 1387, 10:11 pm
محل اقامت: تهران
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط m2002k » یک‌شنبه 25 اسفند 1387, 11:52 am

دلبرا شــــاها ازین پنجـــــــه بیفگن آه را

پنج و پنجاهم نباید هم کنون خواهم ترا


"ابوسعيد ابوالخير"
تصویر

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » دوشنبه 26 اسفند 1387, 1:03 am

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » دوشنبه 26 اسفند 1387, 1:07 am

ha:

درد دلم از طبیب بیهوده مپرس
رنج تنم از حریف آسوده مپرس
نالوده‌ی پاك را از آلوده مپرس
در بوده همی نگر ز نابوده مپرس

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » دوشنبه 26 اسفند 1387, 1:43 am

هه هه هه به چي ميخندي ؟؟؟

------------------------------------------------
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » دوشنبه 26 اسفند 1387, 1:50 am

هيچي عزيزم tof:

دل کیست که گوهری فشاند بی تو
یا تن که بود که ملك راند بی تو
حقا که خرد راه نداند بی تو
جان زهره ندارد که بماند بی تو

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » دوشنبه 26 اسفند 1387, 2:03 am

اين tof: ماله منه . از يه چيزه ديگه استفاده كن واسه نمايش هيچي nar:

وضو سازم به آب چشم و هر دم
کنم برخاک کويت استخاره
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » دوشنبه 26 اسفند 1387, 2:08 am

dd: ha:
هر چند به دلبری کنون آمده‌ای
در بردن دل تو ذوفنون آمده‌ای
آلوده همه جامه به خون آمده‌ای
گویی که ز چشم من برون آمده‌ای

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » دوشنبه 26 اسفند 1387, 11:30 pm

عمرا amuz yes: :
-----------------------------------
یارب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریهء سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
بیخود که شدم ز خود بخود راهم ده
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » سه‌شنبه 27 اسفند 1387, 7:39 pm

حتما! tof:

هجرت به دلم چو آتشی در پیوست
آب چشمم قوت او را بشکست
چون خواستم از یاد غمت گشتن مست
بگرفت مرا خاك سر کوی تو دست

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » سه‌شنبه 27 اسفند 1387, 11:55 pm

ترسم اين قوم که بر دردکشان می‌خندند
در سر کار خرابات کنند ايمان را ...


ha:
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

ارسال پست