مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
مدیر انجمن: eli
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
تو را که عشق نباشد تو را رواست بخسب
برو که عشق و غم او نصیب ماست بخسب
برو که عشق و غم او نصیب ماست بخسب
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است.
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
با دل گفتم: چگونهای، داد جواب
من بر سر آتش و تو سر بر سر آب
ناخورده ز وصل دوست یك جام شراب
افتاده چنین که بینیم مست و خراب
من بر سر آتش و تو سر بر سر آب
ناخورده ز وصل دوست یك جام شراب
افتاده چنین که بینیم مست و خراب
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
بي ربط به هر موضوعي
--------------------------------------------------------------------------
بدون خالي بود دستاي سردم
ولي من در عوض هر چي كه بودم
با احساسات تو بازي نكردم
--------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------
بدون خالي بود دستاي سردم
ولي من در عوض هر چي كه بودم
با احساسات تو بازي نكردم
--------------------------------------------------------------------------
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
من آن رندم که گیرم از شهان باج
بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج
فرو ناید سر مردان به نامرد
اگر دارم کشند مانند حلاج
بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج
فرو ناید سر مردان به نامرد
اگر دارم کشند مانند حلاج
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
جهانیان همه گر منع من کنند از عشق
من ان کنم که خداوندگار فرماید
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش
کنون به جز دل خوش هیچ در نمی باید
من ان کنم که خداوندگار فرماید
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش
کنون به جز دل خوش هیچ در نمی باید
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است.
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
دلبرا شــــاها ازین پنجـــــــه بیفگن آه را
پنج و پنجاهم نباید هم کنون خواهم ترا
"ابوسعيد ابوالخير"
پنج و پنجاهم نباید هم کنون خواهم ترا
"ابوسعيد ابوالخير"
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
درد دلم از طبیب بیهوده مپرس
رنج تنم از حریف آسوده مپرس
نالودهی پاك را از آلوده مپرس
در بوده همی نگر ز نابوده مپرس
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
هه هه هه به چي ميخندي ؟؟؟
------------------------------------------------
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
------------------------------------------------
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
هيچي عزيزم
دل کیست که گوهری فشاند بی تو
یا تن که بود که ملك راند بی تو
حقا که خرد راه نداند بی تو
جان زهره ندارد که بماند بی تو
دل کیست که گوهری فشاند بی تو
یا تن که بود که ملك راند بی تو
حقا که خرد راه نداند بی تو
جان زهره ندارد که بماند بی تو
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
اين ماله منه . از يه چيزه ديگه استفاده كن واسه نمايش هيچي
وضو سازم به آب چشم و هر دم
کنم برخاک کويت استخاره
وضو سازم به آب چشم و هر دم
کنم برخاک کويت استخاره
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
هر چند به دلبری کنون آمدهای
در بردن دل تو ذوفنون آمدهای
آلوده همه جامه به خون آمدهای
گویی که ز چشم من برون آمدهای
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
عمرا amuz :
-----------------------------------
یارب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریهء سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
بیخود که شدم ز خود بخود راهم ده
-----------------------------------
یارب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریهء سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
بیخود که شدم ز خود بخود راهم ده
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
حتما!
هجرت به دلم چو آتشی در پیوست
آب چشمم قوت او را بشکست
چون خواستم از یاد غمت گشتن مست
بگرفت مرا خاك سر کوی تو دست
هجرت به دلم چو آتشی در پیوست
آب چشمم قوت او را بشکست
چون خواستم از یاد غمت گشتن مست
بگرفت مرا خاك سر کوی تو دست
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
ترسم اين قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ايمان را ...
در سر کار خرابات کنند ايمان را ...
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن