من به اشعار ایتالیایی علاقه خاصی دارم ، این یکی از اشعاری هست که خیلی دوسش دارم :
Guardo il cielo
به آسمان نگاه ميكنم،
e non vedo altro colore
و نميتوانم رنگ ديگري ببينم.
Solo grigio piombo
فقط خاكستري سربي،
che mi spegne il sole
كه خورشيد مرا خاموش كرده.
L'unica certezza
تنها چيزي كه مانده،
e' gli occhi che io ho di te
چشماني است كه من از تو دارم.
Due fotografie
دو عكس،
e' tutto cio' che rimane
همه چيزي است كه باقي مانده.
Sul mio letto
روي تختم،
il vento le fa volare
باد آنها را به پرواز در مياورد.
La distanza che ci divide
فاصله اي كه ما را جدا ميسازد،
fa male anche a me
مرا نيز ناراحت ميكند.
Se non vai via
اگر نروي،
l'amore e' qui
عشق اينجاست.
Sei un viaggio che non ha
در سفري هستي كه،
ne' meta ne' destinazione
هيچ هدف و مقصودي ندارد.
Sei la terra di mezzo
در سرزميني هستي ميان،
dove ho lasciato il mio cuore cosi
جائيكه قلبم را چنين رها كرده ام.
Sono solo anch'io,
من نيز تنها هستم،
come vivi tu, cerco come te
همانطور كه تو هستي، مانند تو جستجو ميكنم،
L'amore
عشق را.
Quel che so di te
چيزي كه از تو ميدانم،
e' soltanto il tuo nome
تنها اسم توست.
La tua voce suona
صداي تو ميخواند،
in questa canzone
در اين ترانه.
Musica e parole
موسيقي كلماتي است،
emozioni che scrivo di noi
احساساتي است، كه از خودمان نوشته ام.
Se non vai via
اگر نروي،
il mondo e' qui
دنيا اينجاست.
Sei un viaggio che non ha
در سفري هستي كه،
ne' meta ne' destinazione
هيچ هدف و مقصودي ندارد.
Sei la terra di mezzo
در سرزميني هستي ميان،
dove ho lasciato il mio cuore cosi
جائيكه قلبم را چنين رها كرده ام.
Sono solo anch'io,
من نيز تنها هستم،
come vivi tu, cerco come te
همانطور كه تو هستي، مانند تو جستجو ميكنم،
L'amore
عشق را
L'amore
عشق را
Cambia il cielo i tuoi occhi no
آسمان را تغيير بده، اما چشمانت را نه
come vetro e' l'amore che sei
عشقي كه هستي، مانند شيشه است (شفاف است).
امیدوارم که از این شعر زیبا لذت برده باشید
