مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

اشعار و زندگی نامه شعرای ایران زمین

مدیر انجمن: eli

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط farshidshd » پنج‌شنبه 3 بهمن 1387, 6:21 pm

بي تو هر شب اشك من از ديده مي بارد
در سكوتي تلخ
دست سردم
گرمي دست تو را احساس مي دارد
در حباب اشك
ديدگانم لحظه ديدار مي بيند
آتشين لبهايم
از باغ لبانت بوسه مي چيند
مژه بر هم مي زنم ، افسوس
بار ديگر خواب مي بينم
بر حرير آرزوها
مي نويسم :
عشق من برگرد
بي تو از دنيا گريزانم
بي تو از اندوه می ميرم

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » پنج‌شنبه 3 بهمن 1387, 7:10 pm

مستست بتا چشم تو و تیر به دست
بس کس که به تیر چشم مست تو بخست
گر پوشد عارضت زره عذرش هست
از تیر بترسد همه کس خاصه ز مست

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط farshidshd » جمعه 4 بهمن 1387, 11:34 am

تاريکی
قطار قطار خاطره
که ايستگاه به ايستگاه
می ايستد
و خالی می کند
واژه ها را
واژه ها
منظره می شوند
در قابی زيبا
رو به ابديت
قطار می رود
ايستگاه به ايستگاه
و تو
در آخرين ايستگاه
پياده می شوی
شعری زيبا
با چتری به دست
==========================
ادامه اینم خودم میگم ::::::
=============================
ترا از دور می بینم که می ایی
ترا از دور می بینم که میخندی
ترااز دورمی بینم که می خندی و می ایی
نگاهم باز حیران تو خواهد ماند
سراپا چشم خواهم شد
ترا در بازوان خویش خواهم دید
سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد
تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت
برایت شعر خواهم خواند
برایم شعر خواهی خواند
تبسم های شیرین ترا با بوسه خواهم چید
وگر بختم کند یاری
در آغوش تو
ای افسوس
سیاهی تار می بندد
چراغ ماه لرزان از نسیم سرد پاییز است
هوا آرام شب خاموش راه آسمان ها باز
زمان در بستر شب خوابو بیدار است

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » جمعه 4 بهمن 1387, 12:01 pm

تا كه بوديم نبوديم كسي
كشت ما را غم بي همنفسي
تا كه رفتيم همه يار شدند
خفته ايم و همه بيدار شدند
قدر آيينه بدانيد چو هست
نه در آن وقت كه اقبال شكست
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط farshidshd » جمعه 4 بهمن 1387, 12:21 pm

تو را چون آرزوهایت همیشه دوست خواهم داشت
به شرطی که مرا در آرزوی ِخویش نگذاری

چه زیبا میشود دنیا برای من اگر روزی
تو از آنی که هستی ، ای معما ! پرده برداری

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » جمعه 4 بهمن 1387, 12:39 pm

یارب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط farshidshd » جمعه 4 بهمن 1387, 12:44 pm

مهيار نوشته شده:یارب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت


تکه سنگ صبوری
تمام آبی های دنیا را در خودت جمع می کنی
نمی دانم اگر ترک بخوری
چه می شود
می ترسم به آن فکر کنم
تمام روًیاهای آبی ات را در من بریزی

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » جمعه 4 بهمن 1387, 12:52 pm

یار مفروش به دنیا که کسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود
(بيت شعر پر محتوايي بود )
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط farshidshd » جمعه 4 بهمن 1387, 12:59 pm

در نگاه من تو نقش بسي خاطره است
در نگاهم بنگر
گردشي در سفر خاطره ها کن بنشين
تا که از زلف تو هر باغ شود عطرافشان
گيسوان را به سر شانه رها کن بنشين
کعبه عشق تويي قبله عشاق تويي
چشم مشتاق مرا قبله نما کن بنشين
جان شيرين مني کام مرا تلخ مخواه
دل ناکام مرا کامروا کن بنشين
نازنينا غم بگذشته مخور عشق بورز
فرصتي کز کف ما رفت قضا کن بنشين
بنشين گوش به درد دل ما کن ...... بنشين

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » جمعه 4 بهمن 1387, 1:14 pm

نگاهم را تو بارانی مکن ای ابر تنهایی
که تامن مهرمی جویم تو با لبخند می آیی
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

juli
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 74
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 27 مرداد 1387, 1:24 am
محل اقامت: کرج

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط juli » جمعه 4 بهمن 1387, 1:26 pm

یعقوب وار وا اسفاها همی زنم

دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست

( دیوان کبیر شمس)

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » جمعه 4 بهمن 1387, 5:39 pm

تو پیمان که کردی به کژی مبر
نباید که خوانمت بیدادگر

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » جمعه 4 بهمن 1387, 5:50 pm

رود ؛ خانه من است
هلهله می کنم و می کوبم
کودکیم سرگردان
طاغیانه عبور می کنم و می شوبم
رود ؛ خانه من است
من نم چشم عاشقم
شسته شده در تنهایی
هر کجا برسم
می گریم و می روبم
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » جمعه 4 بهمن 1387, 5:55 pm

مرا از قید مذهبها برون آورد عشق او
که چون خورشید طالع شد نهان گردند کوکبها

juli
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 74
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 27 مرداد 1387, 1:24 am
محل اقامت: کرج

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط juli » جمعه 4 بهمن 1387, 7:49 pm

ای دل صبور باش و مخور غم که عاقبت

این شام صبح گردد و این شب سحر شود

ارسال پست