بازی با ترانه ها

عاشقان شعر و ادبیات بیایید اینجا

مدیر انجمن: Moh3n II

قفل شده
faezehh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 627
تاریخ عضویت: دوشنبه 8 شهریور 1389, 8:34 pm
محل اقامت: پونک

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط faezehh » جمعه 22 بهمن 1389, 2:28 am

دلگیرم از این عمر دو روزه نازنینم
قسمت به جدایی از تو بوده بهترینم
تو در قلب منی هر جا که هستم نازنینم
چه در جمع و چه تنهایی نشستم بهترینم
رفتم رفتم ،رفتم رفتم

رفتم که نباشم سر راهت
رفتم که نبینم روی ماهت
رفتم غم تنهایی کشیدم
اما همه جا خوابتو دیدم
این فاصله ها چاره نبوده
هرجا یه نشونی از تو بوده
رفتم رفتم ،رفتم رفتم

gld

اینجا مدینه است

بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه

اینجا مدینه است

صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!

آواتار کاربر
phs
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 245
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 4 شهریور 1389, 11:04 pm

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط phs » جمعه 22 بهمن 1389, 8:55 am

مادر هستی ام به امید دعای توست*****فردا کلید باغ بهشتم رضای توست goli
حق كهنسال تر از قانون است ......

faezehh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 627
تاریخ عضویت: دوشنبه 8 شهریور 1389, 8:34 pm
محل اقامت: پونک

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط faezehh » جمعه 22 بهمن 1389, 9:48 pm

تو که دلواپسم میشی
همه دلواپسیم میره
شاید این واسه تو زوده
یا شاید واسه من دیره

اینجا مدینه است

بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه

اینجا مدینه است

صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!

آواتار کاربر
phs
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 245
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 4 شهریور 1389, 11:04 pm

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط phs » جمعه 22 بهمن 1389, 10:36 pm

هیشکی مث من تورو دوس نداره¤¤¤اینو ازتوچشام میتونی بخونی
حق كهنسال تر از قانون است ......

faezehh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 627
تاریخ عضویت: دوشنبه 8 شهریور 1389, 8:34 pm
محل اقامت: پونک

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط faezehh » شنبه 23 بهمن 1389, 12:59 am

یکی هست تو قلبم که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه

نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه

یه کاغذ یه خودکار دویاره شده همدم این دل دیوونه

یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه

یه روز همینجا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره

چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره

گریه میکردم درو که میبست میدونستم که میمیرم

اون عزیزم بود نمی تونستم جلویه راشو بگیرم

میترسم یه روزی برسه که اونو نبینم بمیرم تنها

خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا

سکوت اتاقو داره میشکنه تیک تاکه ساعت رو دیوار

دوباره نمیخوام بشه باور من که دیگه نمیاد انگار


اینجا مدینه است

بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه

اینجا مدینه است

صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!

آواتار کاربر
phs
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 245
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 4 شهریور 1389, 11:04 pm

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط phs » شنبه 23 بهمن 1389, 7:41 am

روزها در حسرت فردا به سر شد ای دریغ*****دیگر از عمرم همین امروز و فردا مانده است
حق كهنسال تر از قانون است ......

faezehh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 627
تاریخ عضویت: دوشنبه 8 شهریور 1389, 8:34 pm
محل اقامت: پونک

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط faezehh » یک‌شنبه 24 بهمن 1389, 1:29 am

تو داری میری از دستم باید فکر خودم باشم دارم تصمیم میگیرم که از یادت جدا شم اگه دلسردو مغرورم اگه حسی نمیگیرم نه اینکه با تو عشقی نیست من از چشمات دلگیرم


اینجا مدینه است

بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه

اینجا مدینه است

صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!

MOHAMMADES
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 19
تاریخ عضویت: چهارشنبه 20 بهمن 1389, 8:56 pm

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط MOHAMMADES » جمعه 29 بهمن 1389, 10:47 pm

یاد دارم در غروبی سرد/میگذشت از کوچه ما دوره گرد/داد میزد:کهنه قالی میخرم/دسته دوم جنس عالی میخرم/کاسه و ظرف سفالی میخرم/گر نداری کوزه خالی میخرم/اشک در چشمان بابا حلقه بست/عاقبت اهی کشید ger

آواتار کاربر
mariiya.mg
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 742
تاریخ عضویت: شنبه 3 مهر 1389, 10:43 pm
محل اقامت: تهران

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط mariiya.mg » دوشنبه 2 اسفند 1389, 3:16 am

دوباره دلم واسه غربت چشمات تنگه
دوباره این دل دیوونه واست دلتنگه
وقتی از تو خوندن ستاره ترانه هام
اسم تو برای من قشنگ ترین آهنگه

بی تو یک پرنده اسیر بی پروازم
با تو اما میرسم به قله ی آغازم
اگه تا آخره این ترانه با من باشی
واسه تو سقفی از آهنگ و صدا میسازم

با یه چشمک دوباره
منو زنده کن ستاره
نزار از نفس بیفتم
تویی تنها راه چاره

آی ستاره آی ستاره
بی تو شب نوری نداره
این ترانه تا همیشه
تورو یاد من میاره ger
وقتی با انگشت به کسی اشاره می کنیم ، به یاد داشته باشیم که سه انگشت دیگر به طرف خودمان بر گشته اند .
----------------------------
mariiya_mg@yahoo.com

faezehh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 627
تاریخ عضویت: دوشنبه 8 شهریور 1389, 8:34 pm
محل اقامت: پونک

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط faezehh » سه‌شنبه 3 اسفند 1389, 8:13 pm

همه حرف خوب میزنند اما كی خوبه این وسط
بد و خوبش به شما ما كه رسیدیم ته خط
قربونت برم خدااا چقدر غریبی رو زمین
آره دنیا ما نخواستیم دل با خودت ندیییم

نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود كم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا ، وایسا دنیا من میخوام پیاده شم

khk:

اینجا مدینه است

بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه

اینجا مدینه است

صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!

آواتار کاربر
mah3a
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 350
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 28 آذر 1389, 9:30 am

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط mah3a » چهارشنبه 4 اسفند 1389, 10:21 pm

می دونستم خوبی ولی نه تا این حد
انگاری صدساله که تورومیشناسم
واسه اینه اینقدر روی توحساسم
اگر "او" بخواهد ،همه چیز درست میشود...
و هرآنچه "او" خواست،یعنی درست شدن همه چیز...

faezehh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 627
تاریخ عضویت: دوشنبه 8 شهریور 1389, 8:34 pm
محل اقامت: پونک

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط faezehh » جمعه 23 اردیبهشت 1390, 5:54 am

من از تو بت ساخته بودم بتی بزرگ و موندنی

سرودمت مث يه شعر يه شعر خوب و خوندنی

شاهزاده برهنه پا حقيقتت يادت نره

کاخ تو از کاه و گله خيسه هنوز هنوز تره


اینجا مدینه است

بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه

اینجا مدینه است

صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!

آواتار کاربر
mah3a
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 350
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 28 آذر 1389, 9:30 am

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط mah3a » جمعه 23 اردیبهشت 1390, 6:24 am

همه حرفاشون دروغه تا ابد اینجا میمونم
بی تو با اسمت عزیزم اینجا خیلی سوتو کوره
ولی خب عیبی نداره دل من خیلی صبوره
همه میگن که تو نیستی همه میگن که تو مردی
همه میگن که تنتو به فرشته ها سپردی, دروغه
اگر "او" بخواهد ،همه چیز درست میشود...
و هرآنچه "او" خواست،یعنی درست شدن همه چیز...

faezehh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 627
تاریخ عضویت: دوشنبه 8 شهریور 1389, 8:34 pm
محل اقامت: پونک

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط faezehh » جمعه 23 اردیبهشت 1390, 3:58 pm

هر جا میرم یاد چشات
توو قاب چشمای منه
صدات میاد اما خودت
نیستی دلم پر از غمه
دیگه دلت که اینجا نیست
یادت ولی پیش منه

اینجا مدینه است

بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه

اینجا مدینه است

صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!

faezehh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 627
تاریخ عضویت: دوشنبه 8 شهریور 1389, 8:34 pm
محل اقامت: پونک

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط faezehh » جمعه 6 خرداد 1390, 3:51 pm



مانده بودی اگر نازنینم زندگی رنگ و بوی دگر داشت

این شب سرد و غمگین با وجود تو رنگ سحر داشت

با تو این مرغك پر شكسته مانده بودی اگر بال و پر داشت

با تو بیمی نبودش زطوفان مانده بودی اگر همسفر داشت

با تو و عشق تو زنده بودم بعد تو من خودم هم نبودم

بهترین شعر هستی رو با تو مانده بودی اگر می سرودم



اگر مانده بودی تورا تا به عرش خدا میرساندم

اگر مانده بودی تو را تا دل قصه ها میكشاندم



خرمنم را به آتش كشیدی سوختم من ندیدی ندیدی

مرگ دل آرزویت اگر بود مانده بودی اگر میشنیدی

با تو دریا پر از دیدنی بود شب ستاره گلی چیدنی بود

خاك تن شسته در موج باران در كنار تو بوسیدنی بود

بعد تو خشم دریا و ساحل بعد تو پای من مانده در گل

مانده بودی اگر موج دریا تا ابد هم پر از دیدنی بود

اینجا مدینه است

بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه

اینجا مدینه است

صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!

قفل شده