مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

اشعار و زندگی نامه شعرای ایران زمین

مدیر انجمن: eli

ارسال پست
juli
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 74
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 27 مرداد 1387, 1:24 am
محل اقامت: کرج

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط juli » چهارشنبه 9 بهمن 1387, 11:39 am

اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی

چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت

حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت


(سعدی)

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » چهارشنبه 9 بهمن 1387, 12:11 pm

تو را سری است که با ما فرونمی آید
مرا سری که صبوری از او نمی آید
کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر
که آب دیده به رویش فرو نمی آید
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

juli
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 74
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 27 مرداد 1387, 1:24 am
محل اقامت: کرج

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط juli » چهارشنبه 9 بهمن 1387, 12:51 pm

دل مجروح مرا مرهم راحت سازد

جان پر درد مرا مایه درمان آرد

گویی از مجمر دل آه اویس قرنی

به محمد نفس حضرت رحمان آرد

(سید حسن غزنوی قرن 6)

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط مهيار » چهارشنبه 9 بهمن 1387, 3:45 pm

دلا غافل به سبحاني چه حاصل؟

اسير نفس و شيطاني چه حاصل

بود قدر تو افزون از ملائك

چو فدر خود نميداني چه حاصل؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

juli
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 74
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 27 مرداد 1387, 1:24 am
محل اقامت: کرج

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط juli » چهارشنبه 9 بهمن 1387, 10:46 pm

لبی پر خنده یعنی آشناییم

سری افکنده یعنی باوفاییم

نگاهی گرم یعنی دلنوازیم

زبانی نرم یعنی چاره سازییم

سراپا دلربا زان گونه بستش

که گر بودی دلی دادی به دستش

(وصال شیرازی قرن 12)

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط farshidshd » پنج‌شنبه 10 بهمن 1387, 11:48 am

شور گریه ی شبانه با من است
هر کجا روم روانه با من است
برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست
رقص و مستی و ترانه با من است
گفتمش مراد من به خنده گفت
لابه از تو و بهانه با من است
گفتمش من آن سمند سرکشم
خنده زد که تازیانه با من است
هر کسش گرفته دامن نیاز
ناز چشمش این میانه با من است
خواب نازت ای پری ز سر پرید
شب خوشت که شب فسانه با من است

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

juli
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 74
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 27 مرداد 1387, 1:24 am
محل اقامت: کرج

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط juli » پنج‌شنبه 10 بهمن 1387, 12:56 pm

تا به سرمستی و غمگساری

با فسانه کنی دوستاری

عالمی دایم از وی گریزد

با تو او را بود سازگاری

مبتلایی نیابد به از تو

(نیما یوشیج )
آخرین ویرایش توسط juli در پنج‌شنبه 10 بهمن 1387, 3:14 pm، در مجموع 1 بار ویرایش شده است.

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط farshidshd » پنج‌شنبه 10 بهمن 1387, 1:00 pm

واسه رگبار واسه بارون چتر دستاتو می خوام
واسه ی برف زمستون تب حرفاتو می خوام
واسه ی تموم عمر پیشم بمون
من تورو هر روز می خوام حتی نه یک روز در میون
واسه وحشت از سیاهی برق چشماتو می خوام
واسه ثبت بی گناهی حرف لبهاتو می خوام
واسه تموم عمر پیشم بمون
من تو رو هر روز می خوام حتی نه یک روز در میون
چی می خوای صدای التماسمو که عاجزانه می گه پیش من بمون
چی می خوای شکستن غرورموشاید بشی هم آشیون
باشه می گم با التماس
هر روز نه یک روز در میون
گل یخ اگه بی همزبون نبود بخدا یخ نمی زد
آدم خوب که یهو بد نمی شد سری به دوزخ نمی زد
اگه عشق سری می زد به آ دما
کسی سیاه بخت نمی شد زندگی سخت نمی شد

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

juli
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 74
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 27 مرداد 1387, 1:24 am
محل اقامت: کرج

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط juli » پنج‌شنبه 10 بهمن 1387, 3:10 pm

در غم ما روزها بیگاه شد

روزها با سوزها همراه شد

روزها گر رفت گو رو باک نیست

تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست

در نیابد حال پخته هیچ خام

پس سخن کوتاه باید والسلام


(دیوان کبیر شمس)

آواتار کاربر
ali1986
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 65
تاریخ عضویت: جمعه 31 فروردین 1386, 12:42 am

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط ali1986 » پنج‌شنبه 10 بهمن 1387, 5:15 pm

منو دزدید از خود من
منو عاشق خودش کرد
واسه ی عبور از پل
منو قایق خودش کرد
لعنت به تو ای روزگار....ای روزگار لعنتی
خسته شدم از این سکوت ...از این شعرای نفرتی

juli
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 74
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 27 مرداد 1387, 1:24 am
محل اقامت: کرج

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط juli » پنج‌شنبه 10 بهمن 1387, 8:51 pm

دلم را داغ عشقی بر جبین نه

زبانم را بیانی آتشین ده

دلی افسرده ارم سخت بی نور

چراغی زو به غایت روشنی دور

به راه این امید پیچ در پیچ

مرا لطف تو می باید دگر هیچ

(وحشی بافقی قرن 10)

آواتار کاربر
m2002k
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 142
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 دی 1387, 10:11 pm
محل اقامت: تهران
تماس:

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط m2002k » پنج‌شنبه 10 بهمن 1387, 9:12 pm

چشم تو خواب مي‌رود يا كه تو ناز مي‌كني؟
ني، به خدا كه از دغل چشم فَراز مي‌كني
چشم ببسته‌اي كه تا خواب كني حريف را
چون كه بِِخُفت بر زَرَش دست دراز مي‌كني
سلسله‌اي گشاده‌اي ، دامِ ابد نهاده‌اي
بندِ كه سخت مي‌كني؟ بندِ كه باز مي‌كني؟
عاشقِ بي‌گناه را بهر ثواب مي‌كُشي
بر سرِ گورِ كُشتگان بانگِ نماز مي‌كني
گه به مثال ساقيان عقل ز مغز مي‌بَري
گه به مثالِ مطربان نغنغه ساز مي‌كني
طبلِ فِراق مي‌‌زني، نايِ عراق مي‌زني
پرده‌ي بوسَليك را جُفت حِجاز مي‌كني
جان و دلِ فقير را، خسته دلِ اسير را
از صدقاتِ حُسنِ خود گنج نياز مي‌كني
عشقِ مني و عشق را صورت و شكل كي بُوَد؟
اين كه به صورتي شدي، اين به مَجاز مي‌كني
تصویر

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » جمعه 11 بهمن 1387, 12:44 am

یارب از عرفان مرا پیمانه‌ای سرشار ده
چشم بینا جان آگاه و دل بیدار ده

juli
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 74
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 27 مرداد 1387, 1:24 am
محل اقامت: کرج

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط juli » جمعه 11 بهمن 1387, 12:52 am

همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی

همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی


سنایی

Lilac
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 121
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 3 دی 1387, 9:29 pm
محل اقامت: تهران

Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا

پست توسط Lilac » جمعه 11 بهمن 1387, 1:37 am

یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است
به چه امید به بازار رساند خود را؟

ارسال پست