مشاعره با حافظ !!

[زهـــــرا]

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

[Unknown]

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

نازها زان نرگس مستانه اش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش

[زهـــــرا]

شبی که ماه مراد از افق شود طالع
بود که پرتو نوری به بام ما افتد

[Unknown]

شبی که ماه مراد از افق شود طالع
بود که پرتو نوری به بام ما افتد

درد عشقی کشیده‌ام که مپرس
زهر هجری چشیده‌ام که مپرس

[زهـــــرا]

سمند دولت اگر چند سر کشیده رود
ز همرهان به سر تازیانه یاد آرید

[Unknown]

سمند دولت اگر چند سر کشیده رود
ز همرهان به سر تازیانه یاد آرید

دیده ما چو به امید تو دریاست چرا
به تفرج گذری بر لب دریا نکنی

[زهـــــرا]

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت

[farshidshd]

ترسم که صرفه​ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما

[زهـــــرا]

آن همه ناز و تنعم که خزان می فرمود
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد

[farshidshd]

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

[زهـــــرا]

امید هست که زودت به بخت نیک ببینم
تو شاد گشته به فرماندهی و من به غلامی

[farshidshd]

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

[زهـــــرا]

از چار چیز مگذر گر عاقلی و زیرک
امن و شراب بی غش معشوق و جای خالی

[farshidshd]

از چار چیز مگذر گر عاقلی و زیرک
امن و شراب بی غش معشوق و جای خالی

حافظ هم بعضی مواقع اشعار +18 میگفتا !!

==========================================

یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم
با نعره​های قلقلش اندر گلو ببست

[زهـــــرا]

حافظ هم بعضی مواقع اشعار +18 میگفتا !!

یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم
با نعره​های قلقلش اندر گلو ببست

تا سحر چشم یار چه بازی کند که باز
بنیاد بر کرشمه ی جادو نهاده ایم