چگونه افکار گمراه کننده را تغییر دهیم

بحث در مورد مسائل روانشناسی
قفل شده
آواتار کاربر
shokrollahi_kh
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 148
تاریخ عضویت: دوشنبه 20 اردیبهشت 1389, 7:25 pm
محل اقامت: اصفهان
تماس:

چگونه افکار گمراه کننده را تغییر دهیم

پست توسط shokrollahi_kh » چهارشنبه 7 مهر 1389, 9:05 pm

در همین لحظه، شما هر فکری می کنید شایستگی آنرا را دارید. آن زندگی را سپری می کنید که باور دارید لیاقتش را داشته اید. تجربیات شما در زندگی نشانگر اعتماد به نفس درونی شماست. اگر اعتماد به نفستان پایین باشد، هیچوقت از زندگی که آرزویش را داشتید لذت نخواهید برد. حتی اگر در دستیابی به اهداف موردنظرتان موفق هم شده باشید، تازمانیکه به منطقه آرامشی که نشاندهنده عقیده شما نسبت به خودتان است برنگشته اید، خودتان را اذیت خواهید کرد. اگر اعتماد به نفستان بالا باشد، به خودتان اجازه خواهید داد به آنچه که دوست دارید و از آن لذت می برید برسید. حتی اگر دچار مشکلات شدید مالی یا یک تجربه آسیب زا شده باشید، دوباره به جای اولتان برمی گردید. دوباره خواهید توانست مال از دست رفته را برگردانید و تجربیاتی بهتر و تازه تر به دست آورید. به همین سادگی!

یک چیز را بدانید: این واقعیت که شما روی این کره خاکی قرار دارید، نشان می دهد که ارزشمند هستید. هر انسانی با یک استعداد خاص، هدفی عالی و خردی برای ابراز توانایی های خود خلق شده است. این حقی است که از بدو تولد به شما اعطاء شده است. هر زمان که رابطه تان را با آن کسی که هستید قطع کنید، کشمکش هایتان شروع می شود. هر زمان که از خط حقیقت ذاتیتان دور افتادید، دچار نارضایتی، خستگی و ناامیدی می شوید.

کاری که باید بکنید این است که زمان بیشتری را دم باجه روزنامه فروشی بگذرانید و تیترهای روزنامه ها را که خبر از افراد معروف و مشهوری که همه چیز تمام هستند می دهند، مرور کنید. آنجاست که سرتان را تکان می دهید و در شگفتید که، "او چه فکری در سر داشته که به اینجا رسیده؟"

احتمالاً افکار درونی شخصی که بدون منطق همه چیز را در هم می کوبد چیزی مثل این است:

"من لیاقت اینهمه چیزهای خوبی که دارم را ندارم. خیلی زود همه می فهمند که من استعداد کافی برای داشتن این چیزها را ندارم. این چیزهای خوب برای من ماندگار نیستند."

"مشکلات با همان روش فکر کردنی که موقع پدید آوردن آنها استفاده می کردیم، قابل حل نیستند." آلبرت انیشتین

رفتارهای خود تخریبی لازم نیست حتماً در مقیاس خیلی بزرگ انجام شوند تا آسیب برسانند. همین که به آن چیزی که هستید "نه" می گویید، به آنچیزهایی که می خواهید و کارهایی که می کنید "نه" می گویید، کافی است. وقتی درمقابل آنچه شما را به آرزوهایتان نزدیکتر می کند مقاومت می کنید، فرصت های زندگیتان را دور می اندازید. وقتی برای فهمیدن اینکه چرا نمی توانید به آنچه می خواهید برسید دنبال دلیل و بهانه هستید، خودتان را محدود می کنید.

اگر شما هم جزء آندسته از افراد هستید که پشت سر هم خودتان را سر این موضوعات آزار می دهید، باید بگویم که با یک منتقد درونی هدایت می شوید که هر روز و هر روز به شما گوشزد می کند که چه کار می توانید و چه کار نمی توانید انجام دهید و لیاقت چه دارید و چه ندارید. باید این را هم بدانید که کار این منقد درونی—صدای ترس و تردید درونی شما—امن نگه داشتن شما در همان جایی است که الان هستید. شاید از وضعیت کنونیتان راضی نباشید اما اگر باز از آن آگاه هستید، پس باید با آن راحت باشید.

اگر شخصی هستید که نمی توانید از مسیر خودتان بیرون بیایید، باید بدانید که بااینکار خودتان را عقب نگه می دارید. شما اسیر آن منتقد درونی یا بهتر بگویم ترس و تردید درونیتان شده اید و افکار واعمال بدون پشتیبان شما فقط تلاشی برای توجیه است. شما وقت و تلاش زیادی را صرف این الگوهای فکری غلط کرده اید و هیچ علاقه ای هم به دور انداختن آنها نشان نمی دهید.

"چه فکر کنید که می توانید چه فکر کنید که نمی توانید، حق با شماست." – هنری فرد

اولین قدم برای به دست آوردن و حفظ بیشتر تجربیات خوب و کمتر تجربیات بد این است که هرچه که فکر میکنید را باور نکنید. با امتحان کردن تجربیاتتان و زیر سوال بردن افکارتان، دست از این نادانی خود بردارید. به چه فکر می کنید؟ اگر افکاری که پشت یک عملی که به یک تجربه بد ختم شده است مبنی بر ترس و تردید های درونی تان باشد، بد نیست که کمی این افکار را روشن تر کنید. از خودتان این سوال ها را درمورد افکارتان بپرسید:

- آیا این افکار حقیقت دارند؟ - از کجا می دانی؟ - برای دفاع از این حقیقت چه مدارکی داری؟ - آیا مدرکی برای نقض آن داری؟ - دنبال کردن این باور چه عواقبی دارد؟ - برای بیرون آمدن از آن به چه نیازمندید؟ - اگر این باور را نداشتید، چه کسی می شدید، چه می کردید و چه داشتید؟

به جای اینکه روی آنچه که باور دارید نیستید و کارهایی که نمی توانید انجام دهید تمرکز کنید، توجهتان را به آنچه که هستید، آنچه که دارید و کارهای مثبتی که انجام داده اید معطوف کنید. آنوقت متوجه خواهید شد که دستاوردهایتان بر شکست هایتان غلبه می کند. آنوقت به همه کارهای خوبی که برای خودتان و دیگران انجام داده اید پی می برید. یک باور تازه خلق کنید، یک رویکرد تازه درمورد خودتان و آنچه که لیاقتش را دارید.

"خیلی افراد می میرند بااینکه خاطراتشان هنوز در دلهاست." الیور وندل هولمز

با احترام گذاشتن به خودتان و امیال و آرزوهایتان اعتماد به نفستان را بالا ببرید. مراقب افکار، نظرات و اعمالی که شما را از آرزوهایتان دور می کند باشید. هوشیارانه و درجهت رسیدن به آنچه که خوشحال و خوشبختتان می کند، فکر کنید، حرف بزنید و عمل کنید.
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم