مسابقات علمی کاربردی دانشکده ها و آمورشکده های فنی حرفه ای

آخرین اخبار و اطلاعات مربوط به سایت در این قسمت قرار میگیرد
قفل شده
fairness
پست: 6
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 17 مرداد 1389, 10:39 am

مسابقات علمی کاربردی دانشکده ها و آمورشکده های فنی حرفه ای

پست توسط fairness » یک‌شنبه 17 مرداد 1389, 10:43 am

سلام دوستان
کسی اطلاع داره کسایی که در مسابقات عملی کاربردی رتبه 1 تا 3 بیارن کدوم دانشگاه های میتونن پذیرش بشن و این که آیا قبلا کسی تجربه مشابه داشته یعنی پذیرش از کجا و چطوری گرفته؟
مرسی

DANESHJOO-ONLINE
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 50
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 25 بهمن 1388, 8:53 pm

Re: مسابقات علمی کاربردی دانشکده ها و آمورشکده های فنی حرفه

پست توسط DANESHJOO-ONLINE » شنبه 27 شهریور 1389, 3:43 pm

سلام دوست عزیز:
بنده خودم چند دوره در این مسابقات شرکت کردم و به چند و چون این ماجرا اگاهم/
اره اگه اول تا سوم بشی میتونی بدون کنکور فقط در اموزشکده و دانشکده هایی که زیر نظر اموزش و پرورش هست پذیرش بگیری+به این نفرات اول تا سوم لوح تقدیر + در حدود 100 و 70 و 50 میدن!

سطح سوالات در حد المپیک هستش البته منظورم المپیک دست و پا چلفتیاس یعنی سوالات خیلی سادن فقط باید سرعت عمل داشته باشی و از زمان بیشترین تست رو بزنی!!!
..........

DANESHJOO-ONLINE
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 50
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 25 بهمن 1388, 8:53 pm

Re: مسابقات علمی کاربردی دانشکده ها و آمورشکده های فنی حرفه

پست توسط DANESHJOO-ONLINE » شنبه 27 شهریور 1389, 3:47 pm

چند تا شعر که مربوط به مسابقلت علمی کاربردی هستش رو گفتم بزارم براتون شاید جالب باشه براتون!!!
پیشنهاد میدم اول سیو کنین بعد بخونین!!!


خود خودم شنیدم/حیاتی تو خبر گفت/
کارشناسی شده مفت/بجز برا فنیا/حالا بماند چرا؟!!؟؟
عزیز لیسانس حق ماست/مثل همون هسته ای حق مسلم ماست/
ببین همه کارشناسی میخونن/فکر میکنید مارو چطور میدونن؟!
یه بار برو دکه هارو خوب ببین/اونوقته که حال مارو میپرسی/
میگم که نقش اموزشکده رو رد کردین/به دانشجوهای احساسی بد کردین/
میگن که لیسانسو سد کردیم/ظرفیت کاردانی به کارشناسی رو صفر کردیم/
میخوای کلنجار بدی تو با ما؟/مگه نشنیدی تو از اوباما؟/
که نظریا یا خیلی خوبن/ولی همه میدونیم که فنیا توپن/
...........................................................................................................
بازم بگم رفیقا؟/آزم بیتا یا نیما؟/تو این فروم بگم ها؟/بازم بگم رفیقا؟/ای بچه ها رفیقا از مشکل فنیا/
نه نمیگم ولش کن/یه سیگار بگش دودش کن/اره غصه رو دودش کن/ولی این یکیم گوشش کن:
از ۶ و ۱ میدونین ای رفیقا؟/شش بودجه ی نظری یکم برا ما!!!!/
بهتره طولش ندم/بهتره لفتش ندم/برم به جاسبی پول بدم/برم ازاد بخونم/بجا غیرانتفاعی همین تهران واحد جنوب بمونم/ایجوری هم کارمو میکنم/هم جیب جاسبی رو پر پول کنم/
از رتبم بگم ها؟/نمیگم کپ میکنین ها؟؟؟!!!/
..........................................................................................................
اگه موافقی تو با ما / یه کف بزن واسه اوباما/انگار ساسی اومده/همین کنار نشسته /ای دوستای شیشو هشتی.............بقیش دیگه اینحا جاش نیست!
.........................................................................................................
گزیده ای از خاطراتم در مسابقات علمی کاربردی تبریز البته اگه لازم شد ماله امسال(کرمان) هم رو روی وبم یا همیجا یا هر دو اپ میکنم.
.......................................................................................................
راستی دوستان به این شعر مثل یه برنامه اوپن سورس نگاه کنید منظورم ایه که اضاف کنین و روی سایت اپ کنین!!!!
مرسی
صبح که از خواب پا میشی/اول MISSED CALL هاتو جویا میشی/

میری کافی نت جویا میشی/مثله دانشجو ONLINE میشی/

تو سایت HTVE.MEDU.IR که وارد میشی/فکر راهه چاره میشی/

چاره چرا؟/میگم برات چی شده!!!!/خاک بر سر ما شده!!!/

میگن حاجی خواب دیده!/یه ریز سر صبحونه برنامه چیده/

حاجی میگه یه فکر دارم!/برا فنیا طرح دارم/

میخوام مدرکشونو چنج کنم / کلیم خودم حال کنم/

کارگر فنی چجوره؟/مهندس اچار به دست چی؟/اون خوبه؟/

میخوام بگم ای حاجی/نکن اینجوری تو با ما /

میخوای بشی مثه اوباما؟/میگم براتون حالا/

مگه نشنیدی دیشب تو از اوباما/

گفت کاری به کشیشه ندارم/ از کشتن نیروهام توی افغانستان بیم دارم/

ولی خودمونیم حاجی / درسته کشیشه الان کشیشه/ولی خدا میدونه با اینکار چی میشه/

دوباره از خواب پا میشی/جویای SMS هات که میشی /

میبینی یه بسیجیه اس داده/واسه همه اف داده/

کشیشه حرفشو پس گرفته/از کاری که میخواست برگشته!/

تو حاجی فرق داری/با کشیشه فرق داری/البته از گناهش کم نداری!/

تو برگشتی نداری / تو برگشتی نداری/

بهتره دیگه خواب نبینم/جاش سی دی یوزارسیفو ببینم /

ازونم حالم بد میشه / دلم متوجه اون میشه/

تیراخر اون زدش / امضای اخر اون کردش/

گفت بودجه نداریم/ولی برا پاکستان از جون مایه میزاریم/

.....................

بهتره طولش ندم / برم به جاسبی پول بدم/

دیگه شعری نخونم / دیگه شعری نخونم/


دلم گرفته بچه ها/میخوام شعری بگم برا شما/
امروز یه حسی داشتم/حال و هوایی داشتم/
اروم یه جا نشستم/تو اینترنت اخبارو جستم/
مثه همیشه اخبار ماله حاجی و کشیک و اوباماس...../
امروز هیچ میسد کالی نداشتم/هیچ آف & هیچ اسی نداشتم/
هیچی کامنت نداشتم /تو بلاگ و فروم هیچ انگیزه ای نداشتم/
روزنامه ایران رو کم گذاشتم/از دکه یکی یرداشتم/
مثه هر روز مضخرف/ولی یه جا زده یه حرف/
رنجش گفته که میاد/هفته اینده میاد/جواب کنکور ماهم میاد!/
دیدم نکته همینجاست/دلتنگیم از اینجاست/
این مرحله هم فینیش شد/کار ماهم ایجا فینیش شد/
دونه دونه رد کردم/ خاطراتو رد کردم/
گفتم که بد نیست/فکر زیاد بدی نیست/
شاید گریم بگیره/غصه از یادم بره/
روز اول کاردانی:رییس دکه میگه ای بچه!این تیپی میخوای بیای نرکده؟/
اینجا همش پسره!/گفتم که از سرت بپره!/
ترم یک و دو خام بودیم/خیلی خرخون بودیم/تو خوابگاه فکر مزدا3 و ...بودیم/مثه اکثر مردم خواب بودیم/
ترم سه حاجی و دارودستشون ریدن به حالمون/یه بخشنامه زدن روبرو توی برده دکمون/
فنیا دیگه درشی نخونن/فکر معدل بالای 18 نکنن/
شرط معدل رو برداشتیم/فنیارو تو فکر دانشگاه ملی تو کف گذاشتیم/
واسه دانشگاه بدون کنکور یه سد گنده کاشتیم/
تابستون رفتیم جشنواره فرهنگی/تو امفی/
تهران بود/همین سعادت اباد/تو مسیر جاده ساوه/تا ازادی و پونک هم خیلی راهه!/
اونجا که بودم دیدم فکرم در اشتباهه!/قلبم خیلی در عذابه!/
خوابگاه دانشکده انقلاب بودم/تو فکر کنکور کارشناسی بودم/
انگار بچه ها همه خوابیده بودن/زد به سرم شعری بخونم/
از تقلب تو مسابقات اون سال گلایه ای کنم!/
داورمون تهرانی بود/میگفت که مجری طرح پرسش مهر من بودم/تو کارای کامپیوتری ردخور ندارم/
یخورده از تقلب بگم براتون:
همه تو جلسه توجیهی قبل از مسابقه بودن/ازونایی که تو جمع بودن/
من از همه دیر رسیدم/اروم رو صندلی پریدم/
مدعی بود معیاراش متفاوته/نواوری که براش خیلی جالبه/
یه بحثی رو راه انداخت/انگار یخورده ادعا داشت/
یکی از بجه ها ی شمسی پور /بلند شد گفت استاد من بگم/از وبلاگ و سایتم بگم/از قالب ترجمه شدم بگم/
خلاصه چندتا حرف دهن پرکن زد/یخورده هم واسه خودش کلاس داشت/همونم رتبه اول رو به ناحق تو کارنامه اش گذاشت/
اون روز که من خر بودمتو فکر کارشناسی بودم/
3 ماه رو طرحم کار کردم/شب و روزی نکردم/
ازجلسه که بیرون اومدیم/گفتم بچه ها دیدین؟/
قصاص قبل از گناهمون رو دیدین؟/نفر اول رو حدس زدین؟/
اونا گفتن فکر کردی/سایته خودمون اوله/اول نشدنومن محاله/
روز اختتامیه/همون روزی که جاتون خیلی خالیه/
چند ساعتی از جشنواره مونده/نوبت معرفی برنده/
الان دیگه نوبت اهدای جوایزه/وقتشه دل ماهم حسابی بسوزه/
گفتم دیدین بچه ها/دیدین گفتم بتون حالا/......
اره همون اول شد/خیلی خوش به حالش شد/سهم ماهم غصه شد////
اولین تجربم بود زیاد جدی نگرفتم/به فال نیک گرفتم/
کاردانی رو در پیش گرفتم/بازم معدل الف گرفتم/ازشهیچ سودی نگرفتم!/
...............................................................................
جشنواره تبریز با حال بود /مخصوص نخبه های فنی بود/
از کل ایران اومده بودن/جایی رو از قلم ننداخته بودن/تهران اهواز اصفهان ...............
بازم خوابگاه که بودیم/اموزشکده شماره 1 نبودیم/خوابگاه علامه حلی بودیم/
ساعتای یک بامداد بود/هیشکی خوابش نبرده بود/
لب پنجره مضحکانه لم زده بودم/تو دریای بدبختیام غوطه ور شده بودم/
یکی از بچه های مهاجر/اونجا بودش حاضر/
گذشت از کنار پنجره/ دیدم که مثه خودم خیلی پنچره /بیخودی پرسه میزنه/هی با خودش حرف میزنه!/
صداش زدم ای رفیق/نگاهی کرد خیلی دقیق/
چته بیتابی /انگار خیلی بی حالی/واست نمونده جایی؟/
گفتم بیا جلوتر/توضیح بده تو بیشتر/
گفت قضیه کارشناسی/گفتم بیا اینم یه پاپاسی/
گفتم بسه گرفتم/تا اخرشو من خوندم/
گفتم هستی از بچه ها ی کارشناسی/گفتش چطور منو میشناسی؟/
گفتم نیک نامت اینه/حالا باقیش همینه.../
گفتم اینارو ووللشش /بیا فکری کن به حالش!/
انگار خدا اون شب با ما بود/همه بچه هارو اگاه بود/
شب قبل از عملیات یا همون اختتامیه/گفتم بچه ها وقتمون تا صبح خالیه/
دونه دونه در زدیم/به کل خوابگاه سر زذیم/
بچه هارو خبر کردیم/از اتاقاشون بیرون کردیم/
واسه دخترا پیغام فرستادیم/گفتیم ما با شما هماهنگیم/
گفتیم جلسه داریم /یه راهه چاره داریم/
میخوایم که حمله کنیم/غوغایی به پا کنیم/
گفتم که جمعمون جمعه/فقط جای حاجی کمه/
البته اون موقه /نقش حاجی برا محمودی بوده/
گفتیم بچه ها نظر بدین/هرکی یه راهکار تازه بدین/
جاتون خالی بود اون شب/کلی حال کردیم اون شب/
ترک و لر و کرد و فارس و بلوچ و اذری و ....همه اومده بودن/ولی حراست اونجا مارو پراکنده کردن/
خلاصه یجا جمع شدیم/برای راه چاره مصمم شدیم/
یکی میگفت فیلم نگیر تو حالا/مگه میخوای بدیش دست اطلاعات تو حالا؟/
بچه ها زدن زیره خنده/گفتن این بنده خدا چقد مشنگه/
یکی میگفت برادم خبرگزاری فارس بودن/یه عده هم گفتن فردا صداوسیما رو میارن/
یکی از بچه ها که لباس بتمن هم پوشیده/میگه ساسی مانکن هم اوکی داده/
نظرا خیلی متفاوت بودش/همین برام جالب بودش/
همه جور ادم داشتیم/از جدی و درس خون تا بیخودی و دیونه هم داشتیم!/
ناگفته نمونه اینا نخبه بودن/واسه هر دکه ای یکی بودن!/
یکی میگفت اعتراض/یکی میگفت تحصن/یا سوزن روی باسن/
همه میدونستیم راهی نداره/غیراز اعتراض را ه چاره نداره/
یکی از بچه ها فکنم بسیجی بود /یا شایدم از ادمای حاجی بود/شایدم که خودی بود/خلاصه نمیدونم چه گهی بود/
گفت بیاین سیاسیش نکنیم/از کی و کی و کی حرفی نزنیم/
ساعتای تقریبا 2 صبح بود/انگار مخمون هنگیده بود/
از یکی از بچه ها سیگار خواستم/اونم با کمال میل یکی داد دستم/
سه سوته دودش کردم/یه باره زد به سرم/
گفتم بچه ها بسه/النه که صبح میرسه!/
بچه ها همه یکی شدن/همه یا علی گفتن/واسه صبح اماده شدن/
چند تا لیدر گذاشتیم/واسشون گوشی گذاشتیم/
یکی هم که شد فرمانده/تا به بقیه پی-ام بده/
قرار شد از اعتراضا فیلمی بگیریم/وایه بیست و سی ایمیلی بزاریم/
یکی مسیول پلاکارد/یکی هم واسه فریاد/
خلاصه بگم صبح رسید/اون روز با خاطراتش از راه رسید/روز اختتامیه سررسید/
صداهایی به گوش رسید/انگار اتوبوس ها هم از راه رسید/
بچه ها سر جاهاشون مستقر شدن/اماده شروع اعتراض شدن/
رمز عملیات یا علی و یا هرا بود/انگار خدا اونروز با ما بود/
یا علی گفتیم شروع شد/یا زهرا گفتن شروع شد/شعارها هم شروع شد/
ای خواهر ...حمایت حمایت/حاجی حاجی... عدالت عدالت/
سهمیه روزانه حق مسلم ماست/دانشجوی فنی اینده ایرانی ....../
یه ریز شعار میدادیم/اما جوابی نشنیدیم/
طاقتشون سر اومد /حاجی پشت تریبون اومد/
گفت که ما هم مشکل داریم/اخه چاره نداریم/واستون بودجه اضافی نداریم/
گفتیم دیوار کوتاهتر ندیدی از ما؟/مگه نشنیدی لعنتی تو از اوباما؟/
انگار خدا ندا داد/یکی از ملایکشو فرو فرستاد/
گفتم فرشته چاره؟/گفت چاره بی چاره!/حتی خدا هم تو کار حاجی مونده/
ولی ما هیچوقت کم نذاشتیم/سنگر فنی رو خالی نگذاشتیم/
حاجی یه قولایی داد//وعده وعیدایی باهامون گذاشت/مثه همیشه دست مارو تو حنا گذاشت/
انگار بچه ها همه بلیط داشتن /یادش بخبر دخترا سنگ تموم گذاشتن/هیچی کم نگذاشتن/
اوندوره بچه های اصفهان از همه یه خورده سرتر بودن/اونا بودن که با ما اعتراضارو کلید زدن!؟/
جالب اونجا بود که اونا همشون اول شدن/دانشگاه بدون کنکور رو گرفتن/ولی با ما تا اخر همرا همراه بودن!/
بعد از مراسم طومار نوشتیم/پیگیری کردیم........(شد انچه شد)/
ازون دوره حاجی دستمونو خونده بود/دوره بعدی کلی محافظ و اطلاعاتی گذاشته بود/
....................................................................................
خاطرات کرمان رو که نگذاشتم(خیلی بامزه)/اخه تو فکر ویرایشش هستم/
...................................................................................
فکر نکنین دیونم / به خدا فقط به عشق شما دارم میخونم/
فکر نکنین خل شدم/تازه یخورده عاقل و منطقی شدم/اخه مدار منطقی رو عالی شدم!/
انگار کارتم تموم شد/شماره اینترنت هوشمند هم فراموشم شد/
................................................................................
فکر کنم این بحث ها داره تکراری میشه/یه نهضت کوبنده باید که زنده شه!/
تو فکر یه تاپیک جدیدم/اولین فرصت به اقا پیمان یه پی-ام میدم/



تیک تیک ساعت میخواد بگه/عمرم تو این فروم تمومه
امروز فرداست که جوابها بیاد/عمرم منم تو کارشناسی سر بیاد
میخوام قالب شعریم همین مثنوی بمونه/شاید تو خاطره ها بمونه
هر تیکی که ساعت میزنه/خنجری تو قلبم میزنه
دلم که خیلی تنگه/تو فرکر یه رویای خیلی قشنگه
شاید بگن طرف چقدر مشنگه/اخه نمیدونن تو فکر یه رویای قشنگه
یه هفته ای بیشتر نمونده/مادرم داره ساکمو میبنده
بغض گلومو گرفته/اخه اصلا جدیم نگرفته
خودمونیم بچه ها/دنیایی داشتن دکه ها
مثل تحریم میموندش/اونم چی؟از جنس مخالفش
نمیخوام بازم گلایه کنم/پیش همه سفره دلمو وا کنم
اخه هیچ همدردی بینتون ندیدم/همتون رو خیلی مغرور و خودخواه دیدم
ما که با کارشناسی بزرگ شدیم/اما نخواستیم که شناخته شیم
هر روز میرفتم تو فروم/میدیدم کامنت بچه هارو اروم اروم
خیلی ها اومدن و رفتن/ولی انگار هیچکدوم مارو ندیدن
ولی باز هم تئکل بر خدا/زنده باشین ایشالا
خیلی ها اینجا پا گرفتن/خیلی ها هم از غصه دق کردن!
اینجا چه خاطراتی داشتیم/چه ماجراهایی که نداشتیم
یادتونه این اواخر/قضیه محبوبه خانم با اقا باقر
یا حتی اون اوایل/کارشناسی بودش به اقا پیمان متمایل
اینجا ریز و درشتش بودش/اما یکی رو نمیدونم چه گهی بودش
یکی از بچه ها هست یادش؟/چه حرفایی زده بود رو وبش!
خلاصه کنم بچه جان/شهرام و بهرام و حسنعلیجعفرقلیمیرزاکوچکخان
اینروزا میلاد میداوودی و یوزارسیف که اومدن/با خودشون بیل و کلنگم اوردن/قبر قدیمیارو با دستاشون کندن
خواستم فقط شوخی کنم/اسم شماهارم تو شعرم وارد کنم
چند روز دیگه اول مهره/کوله باری از حسرت با خودش میاره
البته فقط واسه ما فنیا/اینو دیگه میدونین چرا!
تو حسرت دانشگاه کف کردیم/عمری نه شب نه روز نکردیم
اما الان باید بریم غیر انتفاعی/اخه حاجی گفته این دوروبرا نیایی!
چند روز دیگه میرم واسه ثبت نام کارشناسی/ولی هیچوقت تو منو نمیشناسی/اخه:من مرد تنهای شبم....!
بنظرتون خوابگاه گیرمون میاد؟/رحمشون به حالمون میاد؟/
بازم شروع شد قضیه خوابگاه/همون بحث زود برو دیر نیا!
ساعت دوازده شب برا خاموشی/بایدم که بی تفاوت نباشی
بازم قضا توی سلف/اعتراضا توی سلف
بازم قهوه تو کافه/اما این کافه نه اون کافه!/تو حسرت نسکافه
ماله بومی هارو نمیدونم(غذا)/اما خوابگاهیا قضیه کافور رو خوب میدونن
میخوام از ته دل بخونم/اما بینمون پرده ای میبینم
این فاصله باید که برداشته شه/دست ما باید تو یه کاسه باشه
کم کم داره یک مهر میشه/چمدونا هم بسته میشه
یادتون نره اذوقه/اخه از یک مهر یارانه بحث قالبه
من که یه کارتون دارم پر کتاب/هر جا برم واسشون میشم بیتاب
بقول دوستم رتبه دو حسابداری/اگه نبریشون تو خوابگاه کم میاری
راستی من گفتم واسم وام بگیرن/دوسالی رنگ خوشی رو نبینن
اخه خونوادمون کم جمعیته/تحصیل هم توش خیلی با اهمیته
واسه همین خواهش کردم جور کنن/هر جوری شده منو برا کارشناسی شوتم کنن
یه شب تو خونه جلسه گذاشتم/کلی باهاشون کلنجار داشتم
اخه ابجیم کاردانه/از کارشناس شدن من نگرانه!
حسودیش این روزا گل کرده/ولی میدونم که دعاش رو بدرقه ی راهم کرده
همیشه محسن چاووشی رو دوست داشتم/واسه دیدنش ارزو داشتم/واسش ایمیل گذاشتم
البوم ژاکت رو دوست ندارم/اخه به البوم اولش وابستگی دارم/هرشب تو خوابگاه میزارم/تو دل یه مزرعه....
دلم میخواد باز بگم/اما پرده ای بینمون میبینم
خدا کنه راست نباشه/اینی که تو ذهنمه نباشه!
میخوام بگم که بدین/چرا واسم پی-ام نمیدین؟
نزارین دهنم وا بشه/مبادا که شعرام متوجه شما بشه!
اونوقت دیونه میشم/مسه حاجی بد میشم!
شوخی کردم بابا/نگیر به دل تو از ما/ایندفعه رو بخاطر اوباما
..........................................................................
مسابقات علمی کاربردی کرمان/اره بودش داخل تابستان/خاطره ای که هرگز نمیره از یادمان
اول کردن پذیرایی ازمان/دادن بهمان "کلمپه"نوش جان
روز اول که اونجا رسیدیم/جز یه کلمن بزرگ پر اب چیزی ندیدیم!
وقتی رفتیم واسه گرفتن اتاق/گفتن بهمون مسه اینکه نیستسن توباغ!
گفتم چرا چی شده؟گفت همه ی اتاقها پر شده
گفتن تیمتون اطلاعات نداده/پس تو این دوره هم جایی نداره
گفتم اقا کوتاه بیا/بخاطر حاجی باهامون راه بیا
با هزارتا زور و زحمت/خدا وا کرد یکی از دراشو به رومون از رحمت
به سه تا گروه یه اتاق دادن/پتو+ملحفه+اب معدنی دادن
تو این دوره داشتیم کلی خاطره/یکی ازشون واسم خیلی جالبه
اقا روزه اول بودش/هرکس راه میرفت با کفش خودش
پس بهمون دمپایی دادن/به هر اتاق چندتایی دادن
مسیول توضیع دمپایی/پرت کرد تو اتاقمون دمپایی
سرپرستمون از کوره در رفت/با رانندمون جلوی در رفت/اقا اون یارو فوری فلنگو بست
گفت اقا این چه رفتاریه؟/اینجا دیگه واقعا چه افتاحیه!
از روز بعد طرف حساب کار دستش اومد/سر به زیر جلو اتاقمون میومد
اقا واسه نماز جماعت میدادن فلش با کتاب/خاک تو سرشون بچه ها واسه نماز نهبلکه واسه همونا بودن بی تاب!
دست بر قضا زد و گرفت/دوستمون یه فلش با یه کتاب جایزه گرفت
فلشش بود از مارک کینگستون/اگه تعریف کنم حتما جالبه براتون
حمد و سوره هم بلد نبود/عوضش ....پر شانس بود
این دوره یک کار جالب کردن/واسه کل هفته یه برنامه غذایی دادن
غذای یکی از روزا واسم جالب بود/کلی فکرمو مشغول کرده بود
اسمش نمیدونم چی چی بود!/ولی استغفرا... نمیدونین عجب گهی بود!
قضیه روز قبل از مسابقه رو دارم میگم/عجله نکن بعد از این دیگه حتما میگم
واسه گردش بردنمون حموم گنجعلی خان/بعدش رفتیم بازار ارگ به فاصله چند دکان
بعدش بردنمون باغ شاهزاده/الحق که زندگی شاهانه جالبه
شب قبل از مسابقه/شد واسه کلی از بچه ها خاطره
اونشب کرمانیا بهمون دادن یه غذا/که روز بعدش نمیدونین زدش چه گندا
اونا میخواستن زرنگی کنن/تا روز مسابقه مارو دچار دلپیچه کنن
اقا ما غذارو خوردیم با حرس و جوش/یه دوغ کوچیکم ریختیم روش/بعدش جمیعا رفتیم واسه دوش
واسه مسابقه شدیم اماده/همون روزی که میگن خیلی جالبه
ساعتای تقریبا پنج صبح بود/یه صداهایی خواب رو ازمون ربود
زیاد جدی نگرفتیم/پس خواب رو از سر گرفتیم
اقا چشمتون روز بد نبینه/یکی از بچه ها داد میزنه سکینه
گفتم این بچه بازیا چیه؟/گریه و زاری برا چیه؟
گفت روم به دیفار مسهل شدم/نمیدونی چه بد حال شدم
اقا صدای انفجارها اوج گرفت / بعضی حدس و گمانا قوت گرفت
پیگیر شدیم صداها از کجاست/گفتن همین بغل دست راست
بچه ها همه مسهل شدن/البته معذرت ولی همه رگباری میزدن
اون صبح خیای خندیدیم/عوضش واسه امتحانم رله بودیم
این دوره خبری از اعتراض نبود/اخه اون موقع(قبل از دفترچه شماره دو)حرفای حاجی چشم همه رو بسته بود
منم گفتم که حرفی نزنم/دیگه برا چی برم پشت تریبون شعری بخونم
یکی از بدترین خاطرات عمرم بود/اخه چشم همه به روی حقشون از روی غفلت بسته شده بود!
........................................................................................................
من دیگه رسالتمو تموم کرده بودم/قول شعر و خاطره کرمان رو داده بودم
الان دیگه بغضم ترکید/اشک از چشام حلقه زد و بیرون پرید
دلم واسه همه تنگ میشه/ولی مگه قلب سنگی هم تنگ میشه!
من دیگه نمیتونم بیام کارشناسی/اخه خدایی خیلی قدر ناشناسی
نه شوخی کردم میخوام برا ارشد بخونم/دیگه اصلا پشت کنکور نمونم
واسه ارشد هم بازداغ دلمون داغه/تازه میفهمیم کی تو باغه!
وقتی کارشناسی رو تکنولوژی میدن/چندتا از واحدهای ارشد رو درس نمیدن
اینجور رقابتی ایا عدالته؟/میدونم تو هم میگی خالی از عدالته!
یه نظری راحت مهندسی میگیره//ولی ما فنیا برا یه تکنولوژی لنگمون مسه ... تو گل گیره!
عوضش واسه ارشد ظرفیتا خوبن/تا رتبه ای های بالا هم دانشگاه ملی میدن
....................................................................................................
هرچی تو دلم بود این مدت واستون گفتم/البته اینم بگم که من از هنرستان شعر میگفتم/یه روز اینارو به بابامم گفتم
اما اونم مسه حاجی زد تو سرم/گفت این کارا چیه ای گل پسرم!
مگه نرفتی فنی درس بخونی؟/الان داری چه گهی میخونی!میدونی!
ازون موقع دیگه شعری نخوندم/عوضش مسه خر درس خوندم
تو زندگشم هیچوقت رنگ شادی رو ندیدم/از بچگی تا حالا همش زجر کشیدم
یادم نمیاد تا حالا/از نظر درسی کسی زده باشه ازم بالا
بعضی روزارو کارگری کردم/خداییش هیچوقتم ناشکری نکردم
خیلی بی رحمیا دیدم/حمایتی از کسی ندیدم
واسه همین میخوام اینده رو خودم بسازم/اینو دیگه گردن کسی نندازم
تو زندگیم چندتا چیز رو دوست داشتم/ولی برا هیچکدوم وقتی نداشتم
اما دیگه میخوام که بسازم/جاده زندگی رو خودم با دستام هموار بسازم
یه چیزی من شنیدم/رو این حساب من ایندمو چیدم!
میگن اینده رو الان ببین/واسه ده سال اینده برنامه بچین
ببین ده سال اینده چی میخوای؟/اصلا از عهدشون تو برمیای؟
مثلا بگو میخوام بشم مایه دار/پس واسش یه برنامه جدی بذاربزار
گفتنیارو گفتم/بنظرم چیزی نمونده که نگفتم
این دم اخر دارم واسه اقا پیمان یه پیشنهاد /ایشالا که خوششون بیاد
اقا پیمان یه دانشگاه مجازی بزن/رو هر زیرمجموعه هم اتیکت بزن
منظورم اینه که از صدتا دانشگاه/هر تاپیکی واسه یه دانشگاه
هر دانشگاه هم یه تاپیک/تاییدشون کن با خودکار بیک
هر تاپیک هم چندتا موضوع داره/اینجوری هیچکی کم نمیاره
البته من دیگه نیستم/که پشت پی-سی بایستم
سیم تلفن رو بزنم/منتظر کانکت مودمم بمونم
میخوام دیگه تو دنیای واقعی/داشته باشم زندگی صادقی
تک تکتون رو میبوسم/اما فکر نکنین که من لوسم
من دیگه اینجا نیستم/منتظر قطار میایستم
قطار واسه منم جا داره/من رو تنها نمیزاره
منو با خودش میبره/از خاطراتم میگذره
از همتون دارم التماس دعا/ایشالا که هیشکی نمونه بین راه
راستی یه چیزی نگفتم/انگار که هیچی نگفتم
میگن اخرالزمان شده/این دنیا دیگه جای ظالما شده
خدا اینروزا توی کل جهان داره میده نشونه/میخواد ببینه کی رو عهدش میمونه
ازتون میخوام واسه ظهور اقا دعا کنید/مبادا منجی عالم رو فراموش کنید
خدایا به امید ظهور ان حضرت مانده ام/خودت میدونی که اینروزا چقدر درمانده ام/از هر جایی من رانده ام
دلم میخواد مغزم فرمت بشه/شاید که متوجه این بی عدالتیا نشه!
خدایا از تو مهدی رو میخواهیم/اخه نمیتونیم منظر بی عدالتیای بعدی هم بمانیم!!!
...................................................................................................
کاشکی سایت رنجش الان نتایج رو بزنه/اینقدر به دل ما هم اتیش نزنه!!!
دوستون داشتم/دارم/خواهم داشت/اما این فروم دیگه واسم جا نداشت!!!
خداحاظ کارشناسی/سلام ارشد
..........

آواتار کاربر
Hamid_CPP
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 209
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 7 مرداد 1389, 10:56 pm
محل اقامت: C:\WINDOWS\system32

Re: مسابقات علمی کاربردی دانشکده ها و آمورشکده های فنی حرفه

پست توسط Hamid_CPP » پنج‌شنبه 1 مهر 1389, 5:19 pm

DANESHJOO-ONLINE نوشته شده:سلام دوست عزیز:
بنده خودم چند دوره در این مسابقات شرکت کردم و به چند و چون این ماجرا اگاهم/
اره اگه اول تا سوم بشی میتونی بدون کنکور فقط در اموزشکده و دانشکده هایی که زیر نظر اموزش و پرورش هست پذیرش بگیری+به این نفرات اول تا سوم لوح تقدیر + در حدود 100 و 70 و 50 میدن!

سطح سوالات در حد المپیک هستش البته منظورم المپیک دست و پا چلفتیاس یعنی سوالات خیلی سادن فقط باید سرعت عمل داشته باشی و از زمان بیشترین تست رو بزنی!!!
اگه یه وقت تو مسابقات قبول شدیم . میشه بعد جواب کنکور کاردانی به کارشناسی تصمیم بگیریم که بریم یا نریم؟
برای به دست آوردن اطلاعات درباره مرکز آموزش عالی شهرضا روی لینک زیر کلیک کنید...
http://www.shahreza-uni.blogsky.com

آواتار کاربر
Hamid_CPP
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 209
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 7 مرداد 1389, 10:56 pm
محل اقامت: C:\WINDOWS\system32

Re: مسابقات علمی کاربردی دانشکده ها و آمورشکده های فنی حرفه

پست توسط Hamid_CPP » پنج‌شنبه 1 مهر 1389, 5:34 pm

شعرای باحالی داری داداش خدا خیرت بده خیلی وقت بود که اینقدر نخدیده بودم
برای به دست آوردن اطلاعات درباره مرکز آموزش عالی شهرضا روی لینک زیر کلیک کنید...
http://www.shahreza-uni.blogsky.com

قفل شده