بازی با ترانه ها

عاشقان شعر و ادبیات بیایید اینجا

مدیر انجمن: Moh3n II

قفل شده
آواتار کاربر
90مریم
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 615
تاریخ عضویت: دوشنبه 10 مرداد 1390, 12:51 pm
محل اقامت: Ahvaz
تماس:

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط 90مریم » یک‌شنبه 23 مهر 1391, 2:59 pm

زندگی جز با تو برام حرومه
اگه نیای کار دلم تمومه
کاری تو کردی که بشه باورم
عشقهای این زمونه بی دومه
به تو سربسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود این راز گهر بار جهان را
آنچه گفتند و سرودند
تو آنی
خود تو جهانِ جهانی
تو ندانی تو ندانی که خود آن نقطه عشقی
تو خودت باغ بهشتی

زهـــــرا
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1253
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 18 شهریور 1389, 1:09 am
محل اقامت: wonderland

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط زهـــــرا » شنبه 18 آذر 1391, 8:31 pm

هوس کردم بازم امشب زیر بارون تو خیابون
به یادت اشک بریزم طبق معمول همیشه


از امضای محسن تقلب کردم dan

آواتار کاربر
maryam_k
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 842
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 11 خرداد 1389, 2:40 pm

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط maryam_k » شنبه 23 دی 1391, 4:24 pm

ه ...... dan

ديگه صدام دل تورو زده ...بسه،رفتني شو
بي خيال من خُل و بدِ سردِ عصبي شو.....



با تشکر از دوست عزيزم زهــــــرا
من به روشن ترین کلمات پروردگار پناه آورده ام
نان و آرامش برای ملتم
صبوری، سکوت،گمنامی و هوا...
برای خودم!

و خوابی خوش
برای ِ همه عزیزانی که از اینجا رفته اند

سرپناه
بودنی
بوده ها

ای نجات دهنده بینا پس کی خواهی آمد

آواتار کاربر
elimri
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 168
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مهر 1391, 10:37 pm
محل اقامت: گرگان
تماس:

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط elimri » یک‌شنبه 24 دی 1391, 10:47 am

واویلا لیلی ... دوستت دارم خیلی dan
مـــــن شبـــ و روز درس میـــــ خونم تــــا پشـــــت کنکـــــــــــور نمــــــونمـ

زهـــــرا
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1253
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 18 شهریور 1389, 1:09 am
محل اقامت: wonderland

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط زهـــــرا » دوشنبه 25 دی 1391, 12:48 am

maryam_k نوشته شده:با تشکر از دوست عزيزم زهــــــرا
dan
elimri نوشته شده:واویلا لیلی ... دوستت دارم خیلی dan
ha:



یه وقتایی اینقـــدر حـــالم بده
که میپرسم از هرکـسی حالتو
یه روزایی حس میکنم پشت من
همه شهــــــر میگرده دنبال تو


منو ازاین عذاب رها نمیکنی
کنارمی به من نـگاه نمیکنی
تمام قلب تو به من نمیرسـه
همین که فکرمی برای من بسه...
nar

آواتار کاربر
$ensieh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 576
تاریخ عضویت: دوشنبه 21 شهریور 1390, 12:43 pm
محل اقامت: انديشه
تماس:

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط $ensieh » چهارشنبه 27 دی 1391, 4:10 pm

وااااااااي براي خونه دلتنگم
نه اينجا جاي موندن نيست
نه ميتونم كه برگردم
وااااي چه حسي داره دلتنگي
ي لحظه عاشقي اماااااا براش يك عمر ميجنگيي
دلمان که میگیرد تاوان لحظاتیست که دل میبندیم...
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نیست!

آواتار کاربر
samirarad
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1713
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 11 آبان 1389, 1:53 pm
محل اقامت: زمین

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط samirarad » چهارشنبه 18 بهمن 1391, 9:55 pm

یادته همش بهم می گفتی که فراموش کردن خیلی آسونه

حالا بشین و تماشا کن از تو دیگه هیچی توخاطرم نمی مونه

هرچی بینمون بود تمومه دیگه شونه هات جای من نیست

توی مسیر سرنوشتت از این به بعد رد پای من نیست
هیس!!

زهـــــرا
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1253
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 18 شهریور 1389, 1:09 am
محل اقامت: wonderland

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط زهـــــرا » چهارشنبه 18 بهمن 1391, 10:28 pm

samirarad نوشته شده:یادته همش بهم می گفتی که فراموش کردن خیلی آسونه

حالا بشین و تماشا کن از تو دیگه هیچی توخاطرم نمی مونه

هرچی بینمون بود تمومه دیگه شونه هات جای من نیست

توی مسیر سرنوشتت از این به بعد رد پای من نیست
ger



تموم روز می خندم..تمام شـــــــــــب یکی دیگم
من از حالم به این مردم.....دروغای بـــــــــــــدی میگم
ger


سمیرا خیلی دلم واسه تاپیک مشاعره با حافظ تنگ شده...یادته؟؟ nar

faezehh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 627
تاریخ عضویت: دوشنبه 8 شهریور 1389, 8:34 pm
محل اقامت: پونک

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط faezehh » شنبه 3 فروردین 1392, 11:52 am


من دارم هر روزمو بدون تو ..
با تب یه خاطره سر میکنم..
با خودم به جای تو حرف میزنم ..
خودمو جای تو باور میکنم..

اینجا مدینه است

بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه

اینجا مدینه است

صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!

آواتار کاربر
sophia
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 57
تاریخ عضویت: شنبه 23 دی 1391, 7:18 pm
محل اقامت: Marivan

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط sophia » شنبه 3 فروردین 1392, 10:13 pm

من عاشقت شدم دست خودم نبود
این خونه روشنه اما چراغی نیس دنیام عوض شده
این اتفاقی نیست احساس من به تو مابین حرفام نیست
هرچی بهت میگم اونی که میخوام نیست
چقدر استرس داری آروم باش

بیخیال دنیا و قانوناش

آواتار کاربر
Ali.powerElectricity
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 570
تاریخ عضویت: جمعه 3 آبان 1392, 8:01 pm
محل اقامت: شیــــــــــــــــــــراز
تماس:

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط Ali.powerElectricity » شنبه 18 آبان 1392, 5:57 pm

sophia نوشته شده:من عاشقت شدم دست خودم نبود
این خونه روشنه اما چراغی نیس دنیام عوض شده
این اتفاقی نیست احساس من به تو مابین حرفام نیست
هرچی بهت میگم اونی که میخوام نیست



تو رو کجا گمت کردم ... بگو کجای این قصه
که حتی جوهر شعرم ... همینو از تو میپرسه
سه چیز را با احتیاط بردار : قدم ، قلم ، قسم !
سه چیز را پاک نگه دار : جسم ، لباس ،خیال !
از سه چیز کار بگیر : عقل ، همت ، صبر !
از سه چیز خود را دور نگهدار: افسوس ، فریاد ، نفرین !
سه چیز را آلوده نکن : قلب ، زبان ، چشم !
اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن : خدا ، مرگ و دوست …

________________________________________________________
یا حق

آواتار کاربر
samanehhh
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 329
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 9 مهر 1392, 11:06 pm
محل اقامت: حوالی شهر شعر و ادب(شیراز)

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط samanehhh » یک‌شنبه 19 آبان 1392, 9:22 am

هنوزم انتظار و انتظار است

هنوزم دل به سینه بی قرار است

هنوزم خواب میبینم به شبها

همان مردی که بر اسبی سوار است

همان مردی که آید جمعه روزی

و این پایان خوب انتظار است.
الهی مرا آن ده که آن به!!!

ایمیل من جهت راهنمایی و مشاوره:
samaneh480@yahoo.com

آواتار کاربر
sophia
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 57
تاریخ عضویت: شنبه 23 دی 1391, 7:18 pm
محل اقامت: Marivan

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط sophia » یک‌شنبه 19 آبان 1392, 2:37 pm

ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺁﺧﺮﯼ
ﺩﻧﯿﺎ ﭼﻘﺪ ﺁﺭﻭﻡ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﯼ
ﺣﺮﻓﺎﯼ ﻣﻦ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺁﺧﺮﯼ
ﻧﻪ ﺷﻌﺮ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ ﺩﻓﺘﺮﯼ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﯼ
چقدر استرس داری آروم باش

بیخیال دنیا و قانوناش

آواتار کاربر
Ali.powerElectricity
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 570
تاریخ عضویت: جمعه 3 آبان 1392, 8:01 pm
محل اقامت: شیــــــــــــــــــــراز
تماس:

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط Ali.powerElectricity » یک‌شنبه 19 آبان 1392, 9:52 pm

یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم ، رهایم کرد و رفت
سه چیز را با احتیاط بردار : قدم ، قلم ، قسم !
سه چیز را پاک نگه دار : جسم ، لباس ،خیال !
از سه چیز کار بگیر : عقل ، همت ، صبر !
از سه چیز خود را دور نگهدار: افسوس ، فریاد ، نفرین !
سه چیز را آلوده نکن : قلب ، زبان ، چشم !
اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن : خدا ، مرگ و دوست …

________________________________________________________
یا حق

آواتار کاربر
samanehhh
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 329
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 9 مهر 1392, 11:06 pm
محل اقامت: حوالی شهر شعر و ادب(شیراز)

Re: بازی با ترانه ها

پست توسط samanehhh » دوشنبه 20 آبان 1392, 4:51 am

تو دل یه مزرعه
یه کلاغ رو سیاه
هوایی شده بره پابوس امام رضا
اما هی فکررمیکنه اونجا جای کفتراست...
آخه من کجا برم؟یه کلاغ روسیاه...
من که توی سیاهیا از همه روسیا ترم
میون اون کبوترات با چه رویی بپرم؟...
الهی مرا آن ده که آن به!!!

ایمیل من جهت راهنمایی و مشاوره:
samaneh480@yahoo.com

قفل شده