نغمه های غم

عاشقان شعر و ادبیات بیایید اینجا

مدیر انجمن: Moh3n II

آواتار کاربر
دخترپارس
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 508
تاریخ عضویت: شنبه 17 بهمن 1388, 12:34 pm
محل اقامت: تهرانپارس

Re: نغمه های غم

پست توسط دخترپارس » سه‌شنبه 13 مهر 1389, 3:07 pm

جستجوی عشق
همیشه می خواستم بدانم عشق چیست ، کجاست و چگونه است
تا به امروز به هر دری زدم به در بسته زدم
اما چند وقتی است تنها به گفته حلاج می اندیشم
از او پرسیدند : عشق چیست ؟ گفت : امروز بینی و فردا و پس فردا
آن روز او را کشتند و دیگر روز سوزاندند و روز سوم خاکسترش به باد دادند
در کلام حلاج عشق یعنی فنا شدن
شاید عشقی که در پی آنیم عشق نیست
عشقی که ما را به معنا رساند عشق است
و عشق چه دردناک و شیرین است که هم وصال دارد و هم فراق !

جاذبه خاك به ماندن مي خواند،
وآن عهد باطني به رفتن...
عقل به ماندن مي خواند
و عشق،به رفتن...
و اين هر دو را خداوند آفريده است تا وجود انسان، در آوارگي و حيرت ميان عقل و عشق معني شود.

سيد مرتضي آويني

آواتار کاربر
FarshiD
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 318
تاریخ عضویت: جمعه 18 تیر 1389, 4:29 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط FarshiD » سه‌شنبه 13 مهر 1389, 3:18 pm

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت...
زیر باران غزلی خواند دلش تر شد و رفت...
چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم...
آنقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت...
روز میلاد،همان روز که عاشق شده بود...
مرگ با لحظه میلاد برابر شد و رفت...
او کسی بود که از غرق شدن می ترسید...
عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت...
هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد...
پسری ساده بود که یک روز کبوتر شد و رفت...
خدايا سرده اين پايين از اون بالا اگه ميشه نگاهی کن يه کاري کن اگه ميشه فقط گاهي خودت قلبمو ها کن !

آواتار کاربر
FarshiD
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 318
تاریخ عضویت: جمعه 18 تیر 1389, 4:29 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط FarshiD » سه‌شنبه 13 مهر 1389, 3:24 pm

خدايا كفر نمي‌گويم،
پريشانم،
چه مي‌خواهي‌ تو از جانم؟!
مرا بي ‌آنكه خود خواهم اسير زندگي ‌كردي.
خداوندا!
اگر روزي ‌ز عرش خود به زير آيي
لباس فقر پوشي
غرورت را براي ‌تكه ناني
‌به زير پاي‌ نامردان بياندازي‌
و شب آهسته و خسته
تهي‌ دست و زبان بسته
به سوي ‌خانه باز آيي
زمين و آسمان را كفر مي‌گويي
نمي‌گويي؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خيز تابستان
تنت بر سايه‌ي ‌ديوار بگشايي
لبت بر كاسه‌ي‌ مسي‌ قير اندود بگذاري
و قدري آن طرف‌تر
عمارت‌هاي ‌مرمرين بيني‌
و اعصابت براي‌ سكه‌اي‌ اين‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمين و آسمان را كفر مي‌گويي
نمي‌گويي؟!
خداوندا!
اگر روزي‌ بشر گردي‌
ز حال بندگانت با خبر گردي‌
پشيمان مي‌شوي‌ از قصه خلقت از اين بودن، از اين بدعت.
خداوندا تو مسئولي.
خداوندا تو مي‌داني‌ كه انسان بودن و ماندن
در اين دنيا چه دشوار است،
چه رنجي ‌مي‌كشد آنكس كه انسان است و از احساس سرشار است
خدايا سرده اين پايين از اون بالا اگه ميشه نگاهی کن يه کاري کن اگه ميشه فقط گاهي خودت قلبمو ها کن !

Unknown
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 222
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 13 خرداد 1389, 7:34 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط Unknown » دوشنبه 19 مهر 1389, 8:41 am

دلم عجیب گرفته
و هیچ چیز

نه این دقایق خوشبو ، که روی شاخه نارنج می شود
خاموش

نه این صداقت حرفی ، که در سکوت میان دو برگ این
گل شب بوست

نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف
نمی رهاند

و فکر می کنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد

شنیده خواهد شد .
خوبـے ؟
گاهی با تمام ِ تكـراری بودنَش غوغـ ـا می كند!

آواتار کاربر
FarshiD
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 318
تاریخ عضویت: جمعه 18 تیر 1389, 4:29 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط FarshiD » سه‌شنبه 20 مهر 1389, 12:06 am

گاهي ست که تنها شده ام

قصه غربت غم ها شده ام

وسعت درد فقط سهم من است

باز هم قسمت غم ها شده ام

ديگر آيينه زمن بي خبر است

که اسير شب يلدا شده ام

من که بي تاب شقايق بودم

همدم سردي يخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنند

تا نبينم که چه تنها شده ام

من که بي تاب شقايق بودم

همدم سردي يخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنند

تا نبينم که چه تنها شده ام
خدايا سرده اين پايين از اون بالا اگه ميشه نگاهی کن يه کاري کن اگه ميشه فقط گاهي خودت قلبمو ها کن !

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » شنبه 20 آذر 1389, 9:20 am

دلتنگی من،
از نبودن تو نیست.
می ترسم،
در کوله بارم،
وقتی که می آیی،
جایی برای تو نباشد.
و من،
رفته باشم
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » یک‌شنبه 21 آذر 1389, 8:48 am

قصه ی ما هیچوفت کلاغ نداشت

تا به خانه اش برســـــــد...
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » یک‌شنبه 21 آذر 1389, 8:50 am

تو را که از دلـــم کم می کــنم

باقیمانده صـــــــفـر می شود
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » یک‌شنبه 21 آذر 1389, 10:32 am

به سراغ من اگر می آیی دگر آسوده بیا

چند وقتی ست که فولاد شده چینی نازک تنهایی من
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » دوشنبه 22 آذر 1389, 8:32 am

بیهوده تلاش نكن !
هر چقدر هم كه چشمانت را محكم بفشاری
رویای از دست رفته ات باز نمی گردد
وقتی از خواب پریده باشی ...
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » سه‌شنبه 23 آذر 1389, 10:07 am

گفتی: ما به "درد "هم نمی خوریم....اما هرگز نفهمیدی من تو را برای "دردهایم" نمی خواستم...!!
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » سه‌شنبه 23 آذر 1389, 10:11 am

دست خودمان نیست که روی حرفمان نمی مانیم؛

ما بر زمینی ایستاده ایم که هر روز خودش را دور می زند
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » سه‌شنبه 23 آذر 1389, 10:12 am

نقاش نیستم...
اما...
تمام لحظه های بی توبودن را درد
میکشم
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » سه‌شنبه 23 آذر 1389, 10:14 am

تو یک تنه ...

تمام "یکی نبود" های قصه ای
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: نغمه های غم

پست توسط eli » سه‌شنبه 23 آذر 1389, 10:18 am

انگشتت را هرجای نقشه خواستی بگذار فرقی نمی کند
تنهایی من عمیق ترین جای جهان است و
انگشتان تو هیچ وقت به عمق فاجعه پی نخواهند برد
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

قفل شده