نتایج هماهنگ با عبارت جست‌وجو شده : 65

توسط mortezafun
پنج‌شنبه 12 آبان 1390, 12:42 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

خسرو و فرهاد! با اجازه استاد نظامی گنجوی نخستین بار گفتش کز کجایی؟ مبادا هم محل، هم خاک مایی؟ چرا این دختر همسایه مان را تو کردی خواستگاری بی خبر،ها؟! چرا اورا تو کردی انتخابش؟ بگفتا: مطمئنم از جوابش! بگفتا: نرخ مهرش با تو گفته؟ بگفت: آن را که داده، کی گرفته؟! بگفتا: بیشتر من دارمش دوست بگفت: اما م...
توسط mortezafun
پنج‌شنبه 12 آبان 1390, 12:40 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

دانشگاه آزاد و درس! در ثنای دانشگاه آزاد: سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را ، كه تركش موجب بي مدركي است و به كلاس اندرش مزيد در به دري ، هر ترمي كه آغاز مي شود موجب پرداخت زر است و چون به پايان رسد مايه ضرر ، پس در هر سالي دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه اي واجب...... از جيب و جان كه بر آيد ...... كز عه...
توسط mortezafun
پنج‌شنبه 12 آبان 1390, 12:39 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

این ترانه بوی نان نمی دهد این ترانه بوی نان نمی دهد از قدیم همچنان نمی دهد نان همیشه توی سفره است، پس پشت سفره بوی نان نمی دهد این خبر تکان دهنده است لیک آن خبر مرا تکان نمی دهد بانک وام ازدواج می دهد لیک وام زایمان نمی دهد کلّه پز عدالتش صحیح نیست مغز می دهد، زبان نمی دهد هر که دل به دست این سپرده...
توسط mortezafun
پنج‌شنبه 12 آبان 1390, 12:33 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

گفتم غم تو دارم


گفتم غم تو دارم**گفتا چشت درآيد!
گفتم که ماه من شو**گفتا دلم نخواهد!
گفتم خوشا هوايي کزبادصبح خيزد**گفتا هواي گرميست? اَه اَه? عرق درآمد!
گفتم دل رحيمت کي عزم صلح دارد**گفتا برو به سويي ? تا گلّ ني درآيد!
گفتم زمان عشرت ديدي که چون سرآمد**گفتا که اي واي ديرشد? داد مامان درآمد
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 7:25 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

جنگ رستم با ویروس کنون رزم virus و رستم شنو/ دگر ها شنیدستی این هم شنو/ که اسفندیارش یکی disk داد/ بگفتا به رستم که ای نیک زاد/ در این disk باشد یکی فایل ناب/ که بگرفتم از سایت افراسیاب/ برو سیر میکن بدین دیسک هان/ که هم نون هم آب باشد در آن/ تهمتن روان شد سوی خانه اش/ شتابان به دیدار رایانه اش/ چو...
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 7:17 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

کنون رزم virus و رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو که اسفدیارش یک disk داد بگفتا به رستم که ای نیکزاد در این disk باشد یکی file ناب که بگرفتم از site افراسیاب چنین گفت رستم به افراسیاب که من گشنمه نون سنگگ بیار جوابش چنین داد خندان طرف که من نون سنگگ ندارم به کف تهمتن روان شد سوی خانه اش شتابان به ...
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 7:14 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم از زن و غر زدن روز و شبش آزادم نه کسی منتظرم هست که شب برگردم نه گرفتم دل و نه قلوه به جایش دادم زن ذلیلی نکشم هیچ نه در روز و نه شب نرود از سر ذلت به هوا فریادم “هر زنی عشق طلا دارد و بس٬ شکی نیست” نکته ای بود که فرمود به من استادم شرح زن نیست کمی٬ بلکه کتابی است قط...
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 7:12 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو به رستم چنین گفت اون جومونگ! ندارم ز امثال تو هیچ باک که گر گنده ای من ز تو برترم اگر تو یلی من ز تو یلترم رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت: منم مرد مردان ایران زمین ز مادر نزادست چون من چنین تو ای جوجه با این قد و هیکلت برو تا نخورده اس...
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 7:04 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

بر شکم صابون زده آماده سازیدش قشنگ / معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید

تا مفصل توی آن جشن عزیز و باشکوه / با غذا و میوه آن جشن افطاری کنید

البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها / پیش فامیل مقابل آبروداری کنید

موقع کادو خریدن چرب باشد کادوتان / پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 7:03 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

پیامک زد شبی لیلی به مجنون
که هر وقت آمدی از خانه بیرون

بیاور مدرک تحصیلی ات را
گواهی نامه ی پی اچ دی ات را

پدر باید ببیند دکترایت
زمانه بد شده جانم فدایت
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 7:02 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

رسیدی و پر از شادی و شوری آهای چارشنبه سوری!

شنیدم با جوانان جفت و جوری آهای چارشنبه سوری!

بساط «سرخی تــو، زردی من» سر هر کوی وبرزن

تو هم چون مردمــان غرق سروری آهای چارشنبه سوری!
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 7:01 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

سحرگاهان به قصد روزه داری

شدم بیدار از خواب و خماری
برایم سفره ای الوان گشودند

به آن هر لحظه چیزی را فزودند
برنج و مرغ و سوپ وآش رشته

سُس و استیک با نان برشته
خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم

کمی از این کمی از آن چشیدم
پس از آن ماست را کردم سرازیر
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 7:00 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

شعر طنز دانشجو


دانشجو اگر عاشق شود
بی پرده مشروط می شود
چیزی شبیه آب هویج با کوفته مخلوط می شود
در خواب ناز بودم شبی، دیدم کسی در می زند
در را گشودم روی او، دیدم که غم در می زند
ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا
غم با همه بیگانگی هر شب به من سر می زند .
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 6:58 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

رستم و افراسیاب طنز کنون رزم virus و رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو که اسفدیارش یک disk داد بگفتا به رستم که ای نیکزاد در این disk باشد یکی file ناب که بگرفتم از site افراسیاب چنین گفت رستم به افراسیاب که من گشنمه نون سنگگ بیار جوابش چنین داد خندان طرف که من نون سنگگ ندارم به کف تهمتن روان شد سو...
توسط mortezafun
چهارشنبه 11 آبان 1390, 6:57 pm
انجمن: ادبیات و موسیقی
موضوع: شعر های زیبا وطنز
پاسخ‌ها: 38
مشاهده: 34439

Re: شعر های زیبا وطنز

bale بشکه نفتی داخل انبار بود سالن انبار تنگ و تار بود عصر جمعه حول و حوش شیش و هفت برق سالن اتصالی کرد و رفت عده‌ای هم جمع بودند از قضا صف کشیده تا کنار پله‌ها یک به یک می‌آمدند و با ادب لمس می‌کردند و می‌رفتند عقب لمس می‌کردند مردان و زنان هر کسی چیزی گمان می‌برد از آن این یکی استادکار ذوالفنون گ...