جوان ثروتمند و عارف

عاشقان شعر و ادبیات بیایید اینجا

مدیر انجمن: Moh3n II

قفل شده
آواتار کاربر
sungirl
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 2180
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 4 شهریور 1389, 3:34 pm
محل اقامت: آنجا که دل خوش است

جوان ثروتمند و عارف

پست توسط sungirl » سه‌شنبه 18 آبان 1389, 12:43 am

جوان ثروتمندي نزد عارفي رفت و از او اندرزي براي زندگي نيک خواست.

عارف او را به کنار پنجره برد و پرسيد: چه مي بيني؟

گفت: آدم هايي که مي آيند و مي روند و گداي کوري که در خيابان صدقه مي گيرد.

بعد آينه بزرگي به او نشان داد و باز پرسيد: در آينه نگاه کن و بعد بگو چه مي بيني؟

گفت: خودم را مي بينم.

عارف گفت: ديگر ديگران را نمي بيني.

آينه و پنجره هر دو از يک ماده ي اوليه ساخته شده اند : شيشه.

اما در آينه لايه ي نازکي از نقره در پشت شيشه قرار گرفته و در آن چيزي جز شخص خودت را نمي بيني.

اين دو شي شيشه اي را با هم مقايسه کن:

وقتي شيشه فقير باشد، ديگران را مي بيند و به آن ها احساس محبت مي کند. اما وقتي از جيوه (يعني ثروت) پوشيده مي شود، تنها خودش را مي بيند.

تنها وقتي ارزش داري که شجاع باشي و آن پوشش جيوه اي را از جلو چشمهايت برداري، تا بار ديگر بتواني ديگران را ببيني و دوستشان بداري…
ما همه با هم رفیقیم ^_^

آواتار کاربر
ساراا
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1938
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 7 مرداد 1389, 6:25 pm
محل اقامت: شهر باران

Re: جوان ثروتمند و عارف

پست توسط ساراا » سه‌شنبه 18 آبان 1389, 12:49 am

آبجی خوبم خیلی قشنگ بود go: ممنون sanj: ssb:
...

آواتار کاربر
sungirl
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 2180
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 4 شهریور 1389, 3:34 pm
محل اقامت: آنجا که دل خوش است

Re: جوان ثروتمند و عارف

پست توسط sungirl » سه‌شنبه 18 آبان 1389, 12:52 am

ساراا نوشته شده:آبجی خوبم خیلی قشنگ بود go: ممنون sanj: ssb:
تصویر
ما همه با هم رفیقیم ^_^

آواتار کاربر
sungirl
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 2180
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 4 شهریور 1389, 3:34 pm
محل اقامت: آنجا که دل خوش است

Re: جوان ثروتمند و عارف

پست توسط sungirl » سه‌شنبه 18 آبان 1389, 1:09 am

mononok نوشته شده:خوبه آدما به جاي اينكه از بالا به همه نگاه كنن بيانو از رو به رو به هم نگاه كنن!

bil:
کاملا موافقم yes:
ما همه با هم رفیقیم ^_^

قفل شده