سکوت
مدیر انجمن: Moh3n II
Re: سکوت
سکوت مادر فریادهاست
................................................................................................................
.............................................................................................
.........................................................................
.................................................
به من گفته اند نگویم در سکوت چه می شنوم
................................................................................................................
.............................................................................................
.........................................................................
.................................................
به من گفته اند نگویم در سکوت چه می شنوم
نه تو حرف می زنی نه من
اما یکدیگر را می فهمیم
از چشمایمان
" فهمیدن با زبان
ارزانی حیوانات..."
اما یکدیگر را می فهمیم
از چشمایمان
" فهمیدن با زبان
ارزانی حیوانات..."
Re: سکوت
پشت کاجستان ، برف.
برف، یک دسته کلاغ.
جاده یعنی غربت.
باد، آواز، مسافر، و کمی میل به خواب.
شاخ پیچک و رسیدن، و حیاط.
من ، و دلتنگ، و این شیشه خیس.
می نویسم، و فضا.
می نویسم ، و دو دیوار ، و چندین گنجشک.
یک نفر دلتنگ است.
یک نفر می بافد.
یک نفر می شمرد.
یک نفر می خواند.
زندگی یعنی : یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی ؟
دلخوشی ها کم نیست : مثلا این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر آن هفته.
یک نفر دیشب مرد
و هنوز ، نان گندم خوب است.
و هنوز ، آب می ریزد پایین ، اسب ها می نوشند.
قطره ها در جریان،
برف بر دوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس.
سهراب
برف، یک دسته کلاغ.
جاده یعنی غربت.
باد، آواز، مسافر، و کمی میل به خواب.
شاخ پیچک و رسیدن، و حیاط.
من ، و دلتنگ، و این شیشه خیس.
می نویسم، و فضا.
می نویسم ، و دو دیوار ، و چندین گنجشک.
یک نفر دلتنگ است.
یک نفر می بافد.
یک نفر می شمرد.
یک نفر می خواند.
زندگی یعنی : یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی ؟
دلخوشی ها کم نیست : مثلا این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر آن هفته.
یک نفر دیشب مرد
و هنوز ، نان گندم خوب است.
و هنوز ، آب می ریزد پایین ، اسب ها می نوشند.
قطره ها در جریان،
برف بر دوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس.
سهراب
نه تو حرف می زنی نه من
اما یکدیگر را می فهمیم
از چشمایمان
" فهمیدن با زبان
ارزانی حیوانات..."
اما یکدیگر را می فهمیم
از چشمایمان
" فهمیدن با زبان
ارزانی حیوانات..."
Re: سکوت
سکوت ...
اگر دروغ رنگ داشت
هر روز،شاید
ده ها رنگین کمان
در دهان ما نطفه میبست
و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود
اگر عشق، ارتفاع داشت
من زمین را در زیر پای خود داشتم
و تو هیچگاه عزم صعود نمیکردی
آنگاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها
به تمسخر میگرفتی
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران میکردند
اگر دروغ رنگ داشت
هر روز،شاید
ده ها رنگین کمان
در دهان ما نطفه میبست
و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود
اگر عشق، ارتفاع داشت
من زمین را در زیر پای خود داشتم
و تو هیچگاه عزم صعود نمیکردی
آنگاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها
به تمسخر میگرفتی
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران میکردند
نه تو حرف می زنی نه من
اما یکدیگر را می فهمیم
از چشمایمان
" فهمیدن با زبان
ارزانی حیوانات..."
اما یکدیگر را می فهمیم
از چشمایمان
" فهمیدن با زبان
ارزانی حیوانات..."
Re: سکوت
طرف ما شب نیست
صدا با سکوت آشتی نمی کند
کلمات انتظار میکشند
من با تو تنها نیستم
هیچکس با هیچکس تنها نیست
شب از ستاره ها تنها تر است
طرف ما شب نیست
چخماقها کنار فتیله ای بی طاقتند
خشم کوچه در مشت توست
بر لبان تو شعر روشن سیقل میخورد
من تورا دوست میدارم
و شب از ظلمت خود وحشت میکند
صدا با سکوت آشتی نمی کند
کلمات انتظار میکشند
من با تو تنها نیستم
هیچکس با هیچکس تنها نیست
شب از ستاره ها تنها تر است
طرف ما شب نیست
چخماقها کنار فتیله ای بی طاقتند
خشم کوچه در مشت توست
بر لبان تو شعر روشن سیقل میخورد
من تورا دوست میدارم
و شب از ظلمت خود وحشت میکند
نه تو حرف می زنی نه من
اما یکدیگر را می فهمیم
از چشمایمان
" فهمیدن با زبان
ارزانی حیوانات..."
اما یکدیگر را می فهمیم
از چشمایمان
" فهمیدن با زبان
ارزانی حیوانات..."
- Juggernaut
- کاربر خوب
- پست: 367
- تاریخ عضویت: یکشنبه 11 شهریور 1386, 2:39 pm
- محل اقامت: اهواز
- تماس:
Re: سکوت
.
من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است...
.
من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است...
.
What`s done is done.
.
تا هستم اي رفيق نداني که کيستم------روزي سراغ وقت من آئي که نيستم
در آستان مرگ که زندان زندگيست--------تهمت به خويشتن نتوان زد که زيستم
.
میخوام بپرم ، سقوط آزاد... یه سقوط آزاد با چشم های بسته...
دعام کنید...برای وقتی که چشمام رو باز میکنم دعام کنید.میخوام از دوباره شروع کنم...از وقتی که مردم...از وقتی که دوباره متولد شدم...
.
تا هستم اي رفيق نداني که کيستم------روزي سراغ وقت من آئي که نيستم
در آستان مرگ که زندان زندگيست--------تهمت به خويشتن نتوان زد که زيستم
.
میخوام بپرم ، سقوط آزاد... یه سقوط آزاد با چشم های بسته...
دعام کنید...برای وقتی که چشمام رو باز میکنم دعام کنید.میخوام از دوباره شروع کنم...از وقتی که مردم...از وقتی که دوباره متولد شدم...
- parva
- کاربر خوب
- پست: 364
- تاریخ عضویت: سهشنبه 10 مهر 1386, 12:46 pm
- محل اقامت: اردبيــــــــــــــــل
- تماس:
Re: سکوت
سکوت
سحر را به شبی رساندم سرشار از مه
سکوتم را به شب هدیه داده بودم
در نگاه سنگین ستاره ها غرق در عشق بودم
اری سکوتم ناله داشت
ناله از عشقی نا منتها
خبری از گرفتاری در شب
خبری از فریادهای در گلو شکسته
که به سکوتی سردو سرد رهیافته بود
فریادی خالی از صدا
فریادی خالی از احساس
فریادی ....................
سحر را به شبی رساندم سرشار از مه
سکوتم را به شب هدیه داده بودم
در نگاه سنگین ستاره ها غرق در عشق بودم
اری سکوتم ناله داشت
ناله از عشقی نا منتها
خبری از گرفتاری در شب
خبری از فریادهای در گلو شکسته
که به سکوتی سردو سرد رهیافته بود
فریادی خالی از صدا
فریادی خالی از احساس
فریادی ....................
رفتی و مرا با دلتنگی هایم تنها گذاشتی !
رفتی در فصلی که تنها امیدم خدا بود و ترانه و تو
افسوس رفتی ... ساده ، ساده مثل دلتنگی های من ... و حتی ساده مثل سادگی هایم !
من ماندم و یک عمر خاطره ... و حتی باور نکردم این بریدن را ...
کاش کمی از آنچه که در باورم بودی ، در باورت خانه داشتم !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
رفتی در فصلی که تنها امیدم خدا بود و ترانه و تو
افسوس رفتی ... ساده ، ساده مثل دلتنگی های من ... و حتی ساده مثل سادگی هایم !
من ماندم و یک عمر خاطره ... و حتی باور نکردم این بریدن را ...
کاش کمی از آنچه که در باورم بودی ، در باورت خانه داشتم !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
Re: سکوت
تو، همین جاهایی...
یادمان رفت، تو را؛
به کجا می رفتیم، که تو از خاطرمان می رفتی؟!
به جهانی که در آن، از زمین دلمان، علف هرز «چرا؟!» می رویید؟!
یا در آن وادی سرگردانی، که هوایش همه از حسرت و تردید، به تنگ آمده بود؟!
به کجا می رفتیم؟!
تو پر از معجزه بودی و من و ما و همه
در دل روشن نور،
با چراغی همه اما و اگر، پی تو می گشتیم!
...تو، همین جاهایی...
من تو را می بینم
مثل یک کودک پر شور و امید، دست تردیدم را، به یقین می گیری!
من چرا یادم رفت؟!
که تو هستی! پای پرواز پر پروانه!
و چرا می گشتم، همه عمرم را، پی برهان و دلیل؟!
این همه کافی نیست؟!
این همه زیبایی؟!
...و اگر رفت، به آیینه رسید...
من چرا دلتنگم؟!
که تو هستی!!
و چرا می گشتم، همه عمرم را، پی فهمیدن تو...؟!
که تو هر لحظه همین جاهایی... و مرا، می فهمی!
و من از بودن تو خود آرامش و عشقم، و پر از نور و امید...
و دگر می دانم، که تو هستی، همه جا و همه وقت!
و به من نزدیکی..
تو، همین جاهایی
یادمان رفت، تو را؛
به کجا می رفتیم، که تو از خاطرمان می رفتی؟!
به جهانی که در آن، از زمین دلمان، علف هرز «چرا؟!» می رویید؟!
یا در آن وادی سرگردانی، که هوایش همه از حسرت و تردید، به تنگ آمده بود؟!
به کجا می رفتیم؟!
تو پر از معجزه بودی و من و ما و همه
در دل روشن نور،
با چراغی همه اما و اگر، پی تو می گشتیم!
...تو، همین جاهایی...
من تو را می بینم
مثل یک کودک پر شور و امید، دست تردیدم را، به یقین می گیری!
من چرا یادم رفت؟!
که تو هستی! پای پرواز پر پروانه!
و چرا می گشتم، همه عمرم را، پی برهان و دلیل؟!
این همه کافی نیست؟!
این همه زیبایی؟!
...و اگر رفت، به آیینه رسید...
من چرا دلتنگم؟!
که تو هستی!!
و چرا می گشتم، همه عمرم را، پی فهمیدن تو...؟!
که تو هر لحظه همین جاهایی... و مرا، می فهمی!
و من از بودن تو خود آرامش و عشقم، و پر از نور و امید...
و دگر می دانم، که تو هستی، همه جا و همه وقت!
و به من نزدیکی..
تو، همین جاهایی
برای تعجیل در ظهور و سلامتی امام زمان (ع) یک صلوات بفرستید.
- Juggernaut
- کاربر خوب
- پست: 367
- تاریخ عضویت: یکشنبه 11 شهریور 1386, 2:39 pm
- محل اقامت: اهواز
- تماس:
Re: سکوت
.
سکوتم از رضایت نیست... ، دلم اهل شکایت نیست...
.
سکوتم از رضایت نیست... ، دلم اهل شکایت نیست...
.
What`s done is done.
.
تا هستم اي رفيق نداني که کيستم------روزي سراغ وقت من آئي که نيستم
در آستان مرگ که زندان زندگيست--------تهمت به خويشتن نتوان زد که زيستم
.
میخوام بپرم ، سقوط آزاد... یه سقوط آزاد با چشم های بسته...
دعام کنید...برای وقتی که چشمام رو باز میکنم دعام کنید.میخوام از دوباره شروع کنم...از وقتی که مردم...از وقتی که دوباره متولد شدم...
.
تا هستم اي رفيق نداني که کيستم------روزي سراغ وقت من آئي که نيستم
در آستان مرگ که زندان زندگيست--------تهمت به خويشتن نتوان زد که زيستم
.
میخوام بپرم ، سقوط آزاد... یه سقوط آزاد با چشم های بسته...
دعام کنید...برای وقتی که چشمام رو باز میکنم دعام کنید.میخوام از دوباره شروع کنم...از وقتی که مردم...از وقتی که دوباره متولد شدم...
Re: سکوت
تواناترين مترجم كسي است كه سكوت ديگران را ترجمه كند شايد سكوتي تلخ گوياي دوست داشتني شيرين باشد ...
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازندهاش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي
ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن
- bahram_rad
- کاربر معمولي
- پست: 115
- تاریخ عضویت: شنبه 28 دی 1387, 12:40 am
- محل اقامت: ایران عزیز
- تماس:
Re: سکوت
یا رب زیباترین سکوت لحظه عشق ملکوتی توست. مرا از خود بی خود کن تا فراتر از عشق روم
مرا دیوانه کن تا مرز جنون روم
مرا عاشق کن تا جان دهم
الهی ! عشق پاک است انرا به مرداب سکوت الوده مکن
مرا دیوانه کن تا مرز جنون روم
مرا عاشق کن تا جان دهم
الهی ! عشق پاک است انرا به مرداب سکوت الوده مکن
در دنیا چنان زندگی کنید که انگار هیچ وقت نخواهید مرد
سایت : جزوه و اموزش برای همه http://www.academy-foroughi.orq.ir
سایت : جزوه و اموزش برای همه http://www.academy-foroughi.orq.ir
- farshidshd
- مشاور وِیژه
- پست: 2057
- تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
- محل اقامت: My Heart
- تماس:
Re: سکوت
قلبم کوچکتر از آن است که ظرفیت خوبی های تو را داشته باشد...
در سکوت پر از فریاد خودم میگریم و میگویم:
با همین قلب کوچک به وسعت تمام خوبی ها و سادگی هایت دوستت دارم
در سکوت پر از فریاد خودم میگریم و میگویم:
با همین قلب کوچک به وسعت تمام خوبی ها و سادگی هایت دوستت دارم
کد: انتخاب همه
دانشجوی ارشد نرم افزار