مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
مدیر انجمن: eli
- farshidshd
- مشاور وِیژه
- پست: 2057
- تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
- محل اقامت: My Heart
- تماس:
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
من از تراكم سياه ابرها مي ترسم و هيچ كس
مهربانتر از گنجشكهاي كوچك كوچه هاي كودكي ام نيست
و كسي دلهره هاي بزرگ قلب كوچكم را نمي شناسد
و يا كابوسهاي شبانه ام را نمي داند
با اين همه ، نازنين ، اين تمام واقعه نيست
از دل هر كوه كوره راهي مي گذرد
و هر اقيانوس به ساحلي مي رسد
و شبي نيست كه طلوع سپيده اي در پايانش نباشد
از چهل فصل دست كم يكي كه بهار است
من هنــوز تورا دارم.
مهربانتر از گنجشكهاي كوچك كوچه هاي كودكي ام نيست
و كسي دلهره هاي بزرگ قلب كوچكم را نمي شناسد
و يا كابوسهاي شبانه ام را نمي داند
با اين همه ، نازنين ، اين تمام واقعه نيست
از دل هر كوه كوره راهي مي گذرد
و هر اقيانوس به ساحلي مي رسد
و شبي نيست كه طلوع سپيده اي در پايانش نباشد
از چهل فصل دست كم يكي كه بهار است
من هنــوز تورا دارم.
کد: انتخاب همه
دانشجوی ارشد نرم افزار
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
من نه عاشق بودم
نه محتاج نگاهی که بلغزد برمن
من خودم بودم و یک حس غریب
که به صدعشق وهوس می ارزد
نه محتاج نگاهی که بلغزد برمن
من خودم بودم و یک حس غریب
که به صدعشق وهوس می ارزد
نبوده
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
- farshidshd
- مشاور وِیژه
- پست: 2057
- تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
- محل اقامت: My Heart
- تماس:
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
در خراب آباد دل بسي زيستم و با هر جام صبوحي او در صحنه زندگي مست شدم و مجنون نگاهش شدم .
اسير كلامش شدم با نامش خود را تسلي دادم با يادش ماه و خورشيد را به يكديگر رساندم
اما او چون غزالي كه از صياد گريزان است همواره از يادم گريزان است
با چشمانم برايش كمند مي افكنم اما اين غزال بر باد سوار است و من نشسته برخاك .
او هم آغوش افلاك من هم جوار خار دربر دلدار .
اسير كلامش شدم با نامش خود را تسلي دادم با يادش ماه و خورشيد را به يكديگر رساندم
اما او چون غزالي كه از صياد گريزان است همواره از يادم گريزان است
با چشمانم برايش كمند مي افكنم اما اين غزال بر باد سوار است و من نشسته برخاك .
او هم آغوش افلاك من هم جوار خار دربر دلدار .
کد: انتخاب همه
دانشجوی ارشد نرم افزار
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
رفتي وكاخ دلم ويرانه كردي ماه من
اين دل سرگشته را پروانه كردي ماه من
سوختم چون لاله از داغ غمت من سالها
گريه هاي شمع را افسانه كردي ماه من
بعدآن ظلمي كه ديدم ازتو اي نامهربان
قصداين بام ودرو كاشانه كردي ماه من
با خدنگ تيز مژگانت شكارم كرده اي
يك شكار در خور شاهانه كردي ماه من
از شراب كهنه ات جامي بنو شانم به مهر
باز پا بندم دراين ميخانه كردي ماه من
گر گرفتم سوختم ساقي به فريادم برس
آتش سوزان دراين پيمانه كردي ماه من
از دل (فاني)مگر غافل شدي آخرچرا
عشق را تقديم آن بيگانه كردي ماه من
ابولقاسم حيدري
اين دل سرگشته را پروانه كردي ماه من
سوختم چون لاله از داغ غمت من سالها
گريه هاي شمع را افسانه كردي ماه من
بعدآن ظلمي كه ديدم ازتو اي نامهربان
قصداين بام ودرو كاشانه كردي ماه من
با خدنگ تيز مژگانت شكارم كرده اي
يك شكار در خور شاهانه كردي ماه من
از شراب كهنه ات جامي بنو شانم به مهر
باز پا بندم دراين ميخانه كردي ماه من
گر گرفتم سوختم ساقي به فريادم برس
آتش سوزان دراين پيمانه كردي ماه من
از دل (فاني)مگر غافل شدي آخرچرا
عشق را تقديم آن بيگانه كردي ماه من
ابولقاسم حيدري
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
نگو بار گران بوديم و رفتيم
نگو نامهربان بوديم و رفتيم
اينا دليل محکمي نيست
بگو با ديگران بوديم و رفتيم
نگو نامهربان بوديم و رفتيم
اينا دليل محکمي نيست
بگو با ديگران بوديم و رفتيم
نبوده
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
من نمي دانم
يك كلام عشق يا تير غمي
گفتگويي در بيان زندگي
يا كه مشقي از كتاب ماتمي
من نمي دانم نمي فهمم تو را
يا كه بودن در كنارت مشكل است
هر چه سعي ام بوده افتاد و دريغ
چه هستم پيش توكندن جان بي دريغ و حاصل است
آمدم با عشق گاهي بيش و كم
در كلامم سادگي مواج بود
گفتي ام اينها نه شرط بندگي است
عشق من در پيش تو يك باج بود
خواهش عشقم جز اين غمها نشد
پيش چشمت جان من چون خار بود
هر چه كردم عشق بود و التماس
جانم اندر عشق چون بيمار بود
تير خشمت مي نشست اين سينه را
ديدم و رو سوي تو مي داشتم
در كوير خشك اين عاشق كشي
تخم عشقت هر دمي مي كاشتم
ديگر اكنون مي روم اين روزها
من خوشم با خاطرات و ياد تو
كشتي و مردم ز بيدادت ولي
هستي ام شيرين و من فرهاد تو
يك كلام عشق يا تير غمي
گفتگويي در بيان زندگي
يا كه مشقي از كتاب ماتمي
من نمي دانم نمي فهمم تو را
يا كه بودن در كنارت مشكل است
هر چه سعي ام بوده افتاد و دريغ
چه هستم پيش توكندن جان بي دريغ و حاصل است
آمدم با عشق گاهي بيش و كم
در كلامم سادگي مواج بود
گفتي ام اينها نه شرط بندگي است
عشق من در پيش تو يك باج بود
خواهش عشقم جز اين غمها نشد
پيش چشمت جان من چون خار بود
هر چه كردم عشق بود و التماس
جانم اندر عشق چون بيمار بود
تير خشمت مي نشست اين سينه را
ديدم و رو سوي تو مي داشتم
در كوير خشك اين عاشق كشي
تخم عشقت هر دمي مي كاشتم
ديگر اكنون مي روم اين روزها
من خوشم با خاطرات و ياد تو
كشتي و مردم ز بيدادت ولي
هستي ام شيرين و من فرهاد تو
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
وفاي شمع را نازم كه بعد از سوختن ...ب
ه صد خاكستري در دامن پروانه ميريزد...ن
ه چون انسان كه بعد از رفتن همدم...
گل عشقش درون دامن بيگانه ميريزد...
ه صد خاكستري در دامن پروانه ميريزد...ن
ه چون انسان كه بعد از رفتن همدم...
گل عشقش درون دامن بيگانه ميريزد...
نبوده
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
- farshidshd
- مشاور وِیژه
- پست: 2057
- تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
- محل اقامت: My Heart
- تماس:
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
دخترک خنده کنان گفت که چیست
راز این حلقه زر
راز این حلقه که انگشت مرا
این چنین تنگ گرفته است به بر
راز این حلقه که در چهره او
اینهمه تابش و رخشندگی است
مرد حیران شد و گفت
حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است
همه گفتند : مبارک باشد
دخترک گفت : دریغا که مرا
باز در معنی آن شک باشد
سالها رفت و شبی
زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر
دید در نقش فروزنده او
روزهایی که به امید وفای شوهر
به هدر رفته هدر
زن پریشان شد و نالید که وای
وای این حلقه که در چهره او
باز هم تابش و رخشندگی است
حلقه بردگی و بندگی است
راز این حلقه زر
راز این حلقه که انگشت مرا
این چنین تنگ گرفته است به بر
راز این حلقه که در چهره او
اینهمه تابش و رخشندگی است
مرد حیران شد و گفت
حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است
همه گفتند : مبارک باشد
دخترک گفت : دریغا که مرا
باز در معنی آن شک باشد
سالها رفت و شبی
زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر
دید در نقش فروزنده او
روزهایی که به امید وفای شوهر
به هدر رفته هدر
زن پریشان شد و نالید که وای
وای این حلقه که در چهره او
باز هم تابش و رخشندگی است
حلقه بردگی و بندگی است
کد: انتخاب همه
دانشجوی ارشد نرم افزار
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری
همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری
تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی
غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری
شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ -
هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری
بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند
مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری
همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید
ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!
کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی
رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری...
چقدر منتظرت بودم !ببینمت کمی آسوده...
دوباره آمده ای اما؛ همان همیشه عزاداری!
همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری
تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی
غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری
شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ -
هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری
بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند
مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری
همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید
ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!
کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی
رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری...
چقدر منتظرت بودم !ببینمت کمی آسوده...
دوباره آمده ای اما؛ همان همیشه عزاداری!
نبوده
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
- farshidshd
- مشاور وِیژه
- پست: 2057
- تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
- محل اقامت: My Heart
- تماس:
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
یک روز می رسد که تو خاکسترم کنی
خاکسترم کنی و سپس باورم کنی
دل از بـــــهار سبـــــز نگاهت نمی کنم
حتــــی هزار بار اگر پرپرم کنی
خاکسترم کنی و سپس باورم کنی
دل از بـــــهار سبـــــز نگاهت نمی کنم
حتــــی هزار بار اگر پرپرم کنی
کد: انتخاب همه
دانشجوی ارشد نرم افزار
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
يادم مياد گفتی بهم
به يادتم بدون هيچ بهانه ای
شايد عشق همين باشه
منم عاشقت شدم بدون هيچ بهانه ای
کجايی
دنبال يک بهانه ايی
به يادتم بدون هيچ بهانه ای
شايد عشق همين باشه
منم عاشقت شدم بدون هيچ بهانه ای
کجايی
دنبال يک بهانه ايی
- farshidshd
- مشاور وِیژه
- پست: 2057
- تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
- محل اقامت: My Heart
- تماس:
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
يه نفر اومد و چقدر آسون
بال پرواز شعرمو سوزوند
منو از هم از اين همه لبخند
دور و گم كرد و تو خودم پاشوند
پرم از حسرت يه سينه گرم
مثل فرياد ول شده تو باد
مثل سيبي كه با تمام دلش
زير پاي غرور تو جون داد
بال پرواز شعرمو سوزوند
منو از هم از اين همه لبخند
دور و گم كرد و تو خودم پاشوند
پرم از حسرت يه سينه گرم
مثل فرياد ول شده تو باد
مثل سيبي كه با تمام دلش
زير پاي غرور تو جون داد
کد: انتخاب همه
دانشجوی ارشد نرم افزار
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
دیشب کلام نقرهی نازت عجیب بود
با من که آشنای تو بودم غریب بود
بود و مهمان و تو و ماه و آسمان
زیبا خیال میکنم او یک غریب بود
با من که آشنای تو بودم غریب بود
بود و مهمان و تو و ماه و آسمان
زیبا خیال میکنم او یک غریب بود
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.
آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.
در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.
آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.
در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
دوباره با سکوت خود ز من عبور می کنی
دو چشم عاشق مرا پر از بلور می کنی
بلور اشک عاشقی،بلور گریه های من
دوباره این دل مرا پر از حضور می کنی
عزیز رفته در سفر تو را خدا بیا بیا
دوباره این دل مرا ز عشق دور می کنی
دگر غریب و خسته ام ببین چه دلشکسته ام
بیا که این دل مرا پر از سرور می کنی
دو چشم عاشق مرا پر از بلور می کنی
بلور اشک عاشقی،بلور گریه های من
دوباره این دل مرا پر از حضور می کنی
عزیز رفته در سفر تو را خدا بیا بیا
دوباره این دل مرا ز عشق دور می کنی
دگر غریب و خسته ام ببین چه دلشکسته ام
بیا که این دل مرا پر از سرور می کنی
Re: مشاعره .......... با حضور تمام شعرا
يادته شرطمون سر صداقت يادته
يادته تو مجازات و خيانت يادته
يادته پنهوني سر قرارا يادته
يادته تاخيرات توي بهارا يادته
گوش نداديم به نصيحت يادته
گشتنت دنبال فرصت يادته
دونه دادن به کبوتر بادته
خاطرات توي دفتر يادته ....
يادته تو مجازات و خيانت يادته
يادته پنهوني سر قرارا يادته
يادته تاخيرات توي بهارا يادته
گوش نداديم به نصيحت يادته
گشتنت دنبال فرصت يادته
دونه دادن به کبوتر بادته
خاطرات توي دفتر يادته ....
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.
آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.
در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.
آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.
در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.