چارلز در خانوادهای پرجمعیت به دنیا آمد. پدرش جان دیکنز کارمند سادهٔ دفتر امور مالی نیروی دریایی بود و با وجود حقوق خوبی که دریافت میکرد به سبب ولخرجی، همیشه در تهیدستی زندگی میکرد. چارلز دو سال بیشتر نداشت که خانوادهٔ او به لندن نقل مکان کرد و او تحصیلات مقدماتی را در آنجا گذراند.
در ۱۸۲۴ چارلز دوازده ساله، هنگامی که پدر به خاطر نپرداختن اقساط وامهایش به زندان نامدار مارشال سی لندن افتاد، مجبور به ترک تحصیل شد. او ناچار بود در یک کارگاه رنگرزی کفش کار کند و روی بطریها برچسپ بزند. مدتی بعد مادرش را از دست داد و با ۴۰ پوندی که از مادر به ارث برد، بدهی پدر را داد و او را آزاد کرد.
او تحصیلات خود را در آکادمی «ولینگتون» و مدرسهٔ «داوسون» ادامه داد و از سال ۱۸۲۷ در دفتر وکالت مشغول به کار شد و تندنویسی را آموخت. به سرعت در کار خود پیشرفت کرد. او در دههٔ ۳۰ با نشریات اجتماعی مختلفی همکاری میکرد که موجب آشنایی بیشتر او با معضلات اجتماعی شد.او نویسندگی را با نوشتن داستانهای کوتاه در هفتهنامهها آغاز کرد.
در سال ۱۸۳۶ با «کاترین هوگارت» سردبیر هفتهنامهٔ «ایونیگ کرونیکل» ازدواج کرد و از صاحب ده فرزند شد. این ازدواج در سال ۱۸۵۸ به طلاق منتهی گردید.
او در ۸ ژوئن ۱۸۷۰ در اثر سکتهٔ قلبی درگذشت. بنابر وصیتش «مراسم تدفینی کمخرج و بسیار معمولی» برایش برگزار کردند.
دیکنز آثار بسیاری به صورت رمان و داستانهای کوتاه دارد. او بیشتر داستانهای معروفش مانند الیور تویست را به صورت داستانهای سریالی در روزنامهها و هفتهنامهها منتشر میکرد.
از مهمترین آثار دیکنز:
•الیور تویست، ۱۸۳۸
• نیکلاس نیکل بی، ۱۸۳۹
• مغازهٔ شگفت کهنه، ۱۸۴۰
• بارنابی رودج، ۱۸۴۱
• سرود کریسمس ۱۸۴۳
• مارتین چوزلویت، ۱۸۴۴
• دامبی وپسرش، ۱۸۴۸
• روزگار دشوار،
۱۸۴۵ • دوریت کوچک، ۱۸۵۷
• داستان دوشهر، ۱۸۵۹
• آرزوهای بزرگ، ۱۸۶۱
چارلز دیکنز
مدیر انجمن: eli
چارلز دیکنز
فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد