مشاعره با حافظ !!

[samirarad]

یار من باش که که زیب فلک و زینت دهر
از مه روی تو و اشک چو پروین من است

[زهـــــرا]

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

[samirarad]

یا رب آن شهوش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یکدانه کیست؟

[زهـــــرا]

تا دامنـ کفنـ نکشمـ زیر پایـ خاکــ
باور مکنـ کهـ دستـ ز دامنـ بدارمتــ

[samirarad]

تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست؟

[زهـــــرا]

تو را چنــان که تویی هر نظر کجا بینـد
به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک

[samirarad]

کارم بدان رسید که همراز کنم
هر شام برق لامع و هر بامداد باد

[زهـــــرا]

صد سپاس و هزاران سپاس ایزدمنان را که اینبار تــ نیومده

دلـ می رود ز دستمـ صاحبدلانـ خدا را
دردا کهـ راز پنهانـ خواهد شد آشکارا

[samirarad]

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟
(چه خوش شانس همش د میاد!!)

[زهـــــرا]

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

[samirarad]

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

[زهـــــرا]

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

ممنون که از همین شعر گفتی,عاشقشم

آیینه ی سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

[samirarad]

آشنا نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
(ت بگو! )

[زهـــــرا]

آشنا نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
(ت بگو! )

تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت

[samirarad]

تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت