بوفه !!
مدیر انجمن: rosa_127
Re: بوفه !!
استاد ام استادای قدیم
درس بلت نبودی فلکت می کردن که دفه بدی آدم بشی درس ات رو درست بخونی بیای سره کلاس والا !
حالا آخره عمری استاده میاد بهت پیشنهاد میده بیا با خودم کلاس بردار پولش رو بده 20 تو بگیر برو حالشو ببر
استاد این ریختی ندیده بودم یکی بیاد اینو از برق بکشه !!!
درس بلت نبودی فلکت می کردن که دفه بدی آدم بشی درس ات رو درست بخونی بیای سره کلاس والا !
حالا آخره عمری استاده میاد بهت پیشنهاد میده بیا با خودم کلاس بردار پولش رو بده 20 تو بگیر برو حالشو ببر
استاد این ریختی ندیده بودم یکی بیاد اینو از برق بکشه !!!
تو رفتی و من آهسته پشت سرت گفتم نرو ...
Re: بوفه !!
خو من که خودم می دونم پـــــــــــــــــــــــــــــیر شدم
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.
آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.
در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.
آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.
در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.
Re: بوفه !!
هيهات منا الذلة کشتی شکسته گانیم...eli نوشته شده:خو من که خودم می دونم پـــــــــــــــــــــــــــــیر شدم
هی یادش به خیر ... پیر شدیم رفت نه نه ...
Re: بوفه !!
نمی دونم این جا چه خبره شایدم من جز اصحاب کف بودم خواب موندم. چرا همه یهو پیر شدینو یاد از جوونی می کنین.
جونی همینه که ما الان توشیم فقط یکم زندگی عوض شده اونم به خاطر جو زمین هست که قطب داره جا به جا می شه( من فردا امتحان دارم اگه حرفام جور در نمیاد دنبال جوردر اوردن حرفا نباشین)
شبتون خوش
جونی همینه که ما الان توشیم فقط یکم زندگی عوض شده اونم به خاطر جو زمین هست که قطب داره جا به جا می شه( من فردا امتحان دارم اگه حرفام جور در نمیاد دنبال جوردر اوردن حرفا نباشین)
شبتون خوش
Re: بوفه !!
آخیش یکم انرژی گرفتیم.
میبینم که همه دارن میان حضور میزنن
میبینم که همه دارن میان حضور میزنن
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.
آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.
در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.
آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.
در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.
Re: بوفه !!
lمن با اولیا میام
Re: بوفه !!
اي بابا اين آخه چه جووني ه آخه
همش سرمون تو كامپيوتر و اينا
من همش دلم مي خواست يه اسب داشته باشم با يه برنو ( تفنگ ( Berno )) برم كنار دست ستار خان اينا و باقر خان اونا توي محله قديم خودمون با قشون دولت مي جنگيدم
بعد قشون روس ها ميومد اعدام ام مي كرد
نه اين كه بشينم NFS بازي كنم كه
اي بابا اي بابا
همش سرمون تو كامپيوتر و اينا
من همش دلم مي خواست يه اسب داشته باشم با يه برنو ( تفنگ ( Berno )) برم كنار دست ستار خان اينا و باقر خان اونا توي محله قديم خودمون با قشون دولت مي جنگيدم
بعد قشون روس ها ميومد اعدام ام مي كرد
نه اين كه بشينم NFS بازي كنم كه
اي بابا اي بابا
دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد / پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن
Re: بوفه !!
سلام همکار قدیمی. با این خط مشی سیاسی فک کنم کم کم NFS هم جز تحریم قرار می گیره و شما می تونین به ارزوی اسب و برنو برسین
پس برو دنبال اسلحه و اسب
پس برو دنبال اسلحه و اسب
Re: بوفه !!
جانم؟ من كي از سياست حرف زدم آخه ؟
بنده از پشت همين تريبون ، اعلام مي كنم كه حرف من سياسي نبود ، به جان فرزين !
چرا همه چيزو سياسي مي خونينش! آخه شما ها چرا نمي خواين من پيشرفت كنم آخه ! بده به منم بگن مثلا خفنه ملي ؟ ها؟ هاان ؟ آهان !
كنكور ام داره از را مي رسه ، ملت همه رفتن دارن مثله فشنگ(نمي دونم چه ريطي داره ، ولي مي دونم كه داره ) درس مي خونن ، آفرين آفرين
اينم منم (بدون شرح)
بنده از پشت همين تريبون ، اعلام مي كنم كه حرف من سياسي نبود ، به جان فرزين !
چرا همه چيزو سياسي مي خونينش! آخه شما ها چرا نمي خواين من پيشرفت كنم آخه ! بده به منم بگن مثلا خفنه ملي ؟ ها؟ هاان ؟ آهان !
كنكور ام داره از را مي رسه ، ملت همه رفتن دارن مثله فشنگ(نمي دونم چه ريطي داره ، ولي مي دونم كه داره ) درس مي خونن ، آفرين آفرين
اينم منم (بدون شرح)
دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد / پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن
Re: بوفه !!
اینهمه کله پاچه شکوندیم تو صف کنکور آخرش گیره 4 استاد افتادیم که چیز تومن ام نمی ارزن دچاره فسردگیه مزمن شدم رفت
دیگه پرفسور بالتاز هم حسش نیست چیزی اختراع کنه والا !
قصد کردم برا تقویت روحیه یک چند روز برم جزایر قناری البته هنوز تو نیت ام اگه شد که چه خوب وگرنه تو همون نیت که اصله کاره طوریش نیست درجا بزنم ، آخرش خدا برگه دیگه ...
.... هم که درش تخته شد که ! دیگه هیشــــــــــــــکی نمیره فضولی
دیگه پرفسور بالتاز هم حسش نیست چیزی اختراع کنه والا !
قصد کردم برا تقویت روحیه یک چند روز برم جزایر قناری البته هنوز تو نیت ام اگه شد که چه خوب وگرنه تو همون نیت که اصله کاره طوریش نیست درجا بزنم ، آخرش خدا برگه دیگه ...
.... هم که درش تخته شد که ! دیگه هیشــــــــــــــکی نمیره فضولی
تو رفتی و من آهسته پشت سرت گفتم نرو ...
- farshidshd
- مشاور وِیژه
- پست: 2057
- تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
- محل اقامت: My Heart
- تماس:
Re: بوفه !!
یا الله...
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان محترم و محترمه
اینجانب farshidshd بدین وسیله حضور خود را اعلام مینمایم...
لطفا در برنامه های آتی ما را در نظر بگیرید...
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان محترم و محترمه
اینجانب farshidshd بدین وسیله حضور خود را اعلام مینمایم...
لطفا در برنامه های آتی ما را در نظر بگیرید...
کد: انتخاب همه
دانشجوی ارشد نرم افزار
Re: بوفه !!
از بیکاری داشتم کارتون نیگا میکردم یاده اون کارتونه افتادم که دختره تویه یه برج گیر کرده بود بد موهاش اینقده بلند بود که ازش طناب ساخت از پنجره برج در رفت از گیره اون آقا دزده به فکرم افتاد موهام رو مثله اون بلند کنم از یک جا فرار کنم شاید اسمم رو تو کتاب گینس هم ثبت کردن ... والا
تو رفتی و من آهسته پشت سرت گفتم نرو ...
Re: بوفه !!
مادر رستم هم موهاش اینقدر بلند بود که از پنجره اتاقش موهاشو انداخت بیرون؛ بابای رستم موهاشو گرفت اونوقت مامانش موهاشو کشید بالا بابای رستم اومده تو اتاق مادر رستم بعدشم که دیگه وقتی بابای مامان رستم اینو فهمید مجبور شد با عروسیشون موافقت کنهMilo نوشته شده:از بیکاری داشتم کارتون نیگا میکردم یاده اون کارتونه افتادم که دختره تویه یه برج گیر کرده بود بد موهاش اینقده بلند بود که ازش طناب ساخت از پنجره برج در رفت از گیره اون آقا دزده به فکرم افتاد موهام رو مثله اون بلند کنم از یک جا فرار کنم شاید اسمم رو تو کتاب گینس هم ثبت کردن ... والا
از اینم می تونی الگو بگیری
نبوده
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
............. نیست
........................ نخواهد بود
از تو عزیزتر
.............کسی برای من...
Re: بوفه !!
عسل نوشته شده: مادر رستم هم موهاش اینقدر بلند بود که از پنجره اتاقش موهاشو انداخت بیرون؛ بابای رستم موهاشو گرفت اونوقت مامانش موهاشو کشید بالا بابای رستم اومده تو اتاق مادر رستم بعدشم که دیگه وقتی بابای مامان رستم اینو فهمید مجبور شد با عروسیشون موافقت کنه
از اینم می تونی الگو بگیری
تو رفتی و من آهسته پشت سرت گفتم نرو ...
- farshidshd
- مشاور وِیژه
- پست: 2057
- تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
- محل اقامت: My Heart
- تماس:
Re: بوفه !!
عسل نوشته شده:مادر رستم هم موهاش اینقدر بلند بود که از پنجره اتاقش موهاشو انداخت بیرون؛ بابای رستم موهاشو گرفت اونوقت مامانش موهاشو کشید بالا بابای رستم اومده تو اتاق مادر رستم بعدشم که دیگه وقتی بابای مامان رستم اینو فهمید مجبور شد با عروسیشون موافقت کنهMilo نوشته شده:از بیکاری داشتم کارتون نیگا میکردم یاده اون کارتونه افتادم که دختره تویه یه برج گیر کرده بود بد موهاش اینقده بلند بود که ازش طناب ساخت از پنجره برج در رفت از گیره اون آقا دزده به فکرم افتاد موهام رو مثله اون بلند کنم از یک جا فرار کنم شاید اسمم رو تو کتاب گینس هم ثبت کردن ... والا
از اینم می تونی الگو بگیری
چی شد؟؟ دختره پسر برد خونه؟؟ یعنی چی؟
با موهاش؟
کد: انتخاب همه
دانشجوی ارشد نرم افزار