صفحه 24 از 28
Re: بوفه !!
ارسال شده: دوشنبه 31 فروردین 1388, 11:57 pm
توسط مهيار
به سیلام به عموی گل
چه عجب از این ورا
عمو برو دست این زن عمو جلال رو بگیر وردار برش گردون دور همی گل بگیم با هم به هم بخندیم . والله دلمون پکید
Re: بوفه !!
ارسال شده: سهشنبه 1 اردیبهشت 1388, 3:26 pm
توسط moien
دست رو دلم نذار امين كه دستت خوني ميشه ...
تنها دلخوشي مون همون شب يوري بود ، كه اونم كنسل شد ، حالا بايد 32 سال ديگه صبر كنيم ...
بچه آروووووووووووووووووووووووووووووم باش !!!! اوهه ... اوهه ... يواش ... اوهه ... اون سنگ و بنداز زمين خطر ناكه .. اوهه .. اوههههههههههههههههه
دخترم بتادين و مياري واسه عمو ؟ شوگولات مي دم ها !! به بابات بگي خودش مي دونه چيه !
...
بلي .. بلي ... متن فوق گوشه اي از شرايط منزل بنده مي باشد ، كه خيلي هم خوب و آرام است و مي شود درس خواند
تنها بدي كه داره اينه كه حياط داره ، و صاب خونه نوه داره !!!
خوب بابا حياط كلهم 20 متره اين بچه هه چرا از صبح تا شب مي دود ولي اين حياط تموم نمي شه آخه!!
...
دخترم به بابات بگو ديازپام و هم بده ، قربونه دستش
اوووهههههههههههههههههههههههههه
Re: بوفه !!
ارسال شده: سهشنبه 1 اردیبهشت 1388, 6:44 pm
توسط eli
به به، بزن زنگ و بیا بیبین کیا اومدن، آقا میگفتید یه پلاکاردی چیزی نثار قدوم مبارکتون میکردیم. اگه زودتر میگفتید مهیار اینجا چیکارست می گفتین یه آب و جارویی بکنه
آقا تو این مدت من شبانه روز نگهبانی
میدادم که احیانا کسی وارد بوفمون نشه (هرچند که بوی کپک کیکاتون نمیذاشت کسی از 100 کیلومتری اینجا رد بشه)
در راستای اینکه یه ترم گذشته و هممون با سفات تر شدیم ( تازه بعضیام TA شدن) یه چیزایی هم بیشتر ملتفت شدیم:
1) با اعمال زور به هر آنچه که میخواهی می توانی برسی و کافیست کمی تهدید و به میزان لازم پس گردنی و2 پیمانه اعمال خشونت را به آن اضافه کنیم.
2) با نبوغی که به خرج دادیم موفق به ساخت دستگاهی شدیم که در راستای کمک به بشریت هستش و هنو واسش اسمی نذاشتیم ( محتملا آرزو میذاریم تا به ماهواره امید بخوره). حالا این چیکار میکنه، هیچی فقط کافیه اطلاعات مورد نظرت و بهش بدی و خودش زمانیکه به شخصی با همون مشخصات رسید آژیر میکشه مثلا میگی آدمای متولد 66-68 و خودش همه کارو انجام میده و فعلا به صورت آزمایشی تو دانشگاه ز...ن کار میکنه.
3) سیستمی طراحی شده بنام "بایکوتینگ" که قرار روی بعضی افراد آزمایش بشه
4) همیشه یه نقر هست که یه دونه از من کمتره.
5) نمردیم و یه اصطلاح جدید هم یاد گرفتیم: "کوتوله گنده باقالی"
حالا رئیس یه دونه از اون کیک های خوشمزه که درست میکردی ، کیک قیلی بود فکر کنم، بده ما بخوریم تا معدمون یه کم ورزش کنه (تازگی دانشمندا کشفیدن که کلی هم خاصیت داره( بوخوودا)
--------------------------------
نتیجه اخلاقی: هیچ چیزی جز با اعمال زور بدست نمیاد
Re: بوفه !!
ارسال شده: سهشنبه 1 اردیبهشت 1388, 9:51 pm
توسط kanan
با سلام
به به ببينين چه كساني اومدن تو بوفه خيلي خيلي خوشحال شدم ياد قديم ها افتادم اشك در چشمم حلقه زده (خوب ديگه بسه زياد گريه نكنم امسال سال اصلاح الگوي گريه هست ببخشين سال اصلاح الگوي مصرف
)ميگفتين يه گوسفندي قرباني ميكرديم
به خدا دلمون تنگ شد راستي بابا معين رفتي اين بوفه از كار افتاد مثل اينكه دوباره به كار افتاد من از فردا دنبال كارهاي اداري براي كسب پروانه كسب كه باطل شده بود
راستي تابستون هم نزديك بريم براي بوفه اجناس مخصوصا ice pack بخريم
اينم حالا يادم افتاد "آخرين خبر ارسالي از ماهواره اميد :خاك بر سر سوادتون من گم شدم
Re: بوفه !!
ارسال شده: چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388, 1:22 pm
توسط farshidshd
چه عجب نمردیم و دیدیم بوفه یه حرکتی کرد
Re: بوفه !!
ارسال شده: چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388, 9:01 pm
توسط moien
بلي ، بلي ... شما راس مي گي !! خواهر من قطع كن من كار و زندگي دارم ... ااا
ااا
مودب باش ،
اااا
خوب مودب نيستي حداقل انسان باش !!!
...
ببخشيد ، واقعا من عذر مي خوام ، شرمنده ... عارضم خدمتتون كه بوفه هميشه در حركته آقا فرشيد ، بوفه اصولا يك نهظته
بوفه يك فرهنگه ، بوفه يك ايدولوجيه !! يك concept اه !!
بوفه در گوشت و پوست و استخون آدم هاس !!
به روح اعتقاد داري ؟ پمي خوام بم بوفه تو رو...
...
خانم اشتيباه گرفتي ، به جان جومونگ من پرويز سيم كش نيستم !! شوهرتم نمي شناسم ،پييييييي
...
آره داشتم مي گفتم كه بوفه تو روحه آدم هاس
theory رو حال كردين
Re: بوفه !!
ارسال شده: پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388, 4:04 pm
توسط farshidshd
Re: بوفه !!
ارسال شده: جمعه 4 اردیبهشت 1388, 12:16 am
توسط eli
یه چند روزی دارم فکر میکنم که اگه این یارو "پیتر لینز"و بکشم چه خدماتی به قشر دانشجویی کردم
باید یه اطلاعیه پشت شیشه بوفه بزنم که هرکس وجودشوداره بیاد همکاری
کاری میکنم که فرق dfa از nfa تشخیص نده،
لم تزریق هم از صحنه روزگار حذف بشه
اه اه اه!!!!!!!!!!!!!!!!
Re: بوفه !!
ارسال شده: سهشنبه 8 اردیبهشت 1388, 12:26 am
توسط moien
آقا سلام
، خانوم سلام
، بچه سلام
(بچه ها معلوم نبود قراره آقا بشه یا خانوم )
الان جلاله می گه که این معین ....... ، امین ام می گه که ، انسان باش!!!
ولی خاله به فکر اینه که 3تا ها رو بکنه 6 تا ، یا حد اقل یدونه ، یکی رو بکونه دو تا ، از 66 تا 68 !!
ما هم که به خاله نه نمی گیم که
(فک کنم فقط خودم فهمیدم(...... ))
خاله چی شد پس ؟ ها ؟
و اما در مورد اشعار شب امتحانی ، منم می خواستم چند نمونه بیارم اینجا ولی فیلتر شد ، پیمان پاکش کرد
خاله ها ؟ چی شد ؟ ها ؟
Re: بوفه !!
ارسال شده: سهشنبه 8 اردیبهشت 1388, 8:23 pm
توسط eli
Re: بوفه !!
ارسال شده: چهارشنبه 23 اردیبهشت 1388, 12:34 pm
توسط moien
سلام الیکم و رحمت الله برکات دام ظلو عالی !
شما خجالت نمی کشی ؟ حیا نمی کشی!؟ ناز هم که نمی کشی طبیعتا ! سیگار هم که اهلش نیستی ، و چشاش و هم نمی تونی بکشی چون نیست مداد مخملی !
خاله می دونی که اصلا می تونستی اون دستگاه رو بزاری توی نمایشگاه کتاب؟ هان ؟ اصولا کیفیت و کتابها به طور مستقل از هم ، خیلی خوب بودن ، آقا ما که رضاییم ، ولی اصولا الان کله پاییم !
اگه فقط کمدی الهی رو خونده بودم
یا این جلاله هگل و میشناخت !! افسوس !! الان حداقل 4 بودیم
اقا/خانوم حواستون به این بوفه باشه ، من چن وقته اینترنت ام لگد می ندازه
خاله ما همچنان منتظریم هاااااااااااااا
Re: بوفه !!
ارسال شده: دوشنبه 28 اردیبهشت 1388, 12:40 pm
توسط ce.mohsen
Re: بوفه !!
ارسال شده: دوشنبه 28 اردیبهشت 1388, 10:18 pm
توسط eli
آخه من به تو چی بگم
با تو نیستم، بابا گفتم که باتو نیستم. با همون یارویی هستم که بدون در نظر گرفتن احساسات و غرور یه جوون اینطوری باش برخورد میکنه
خو ایجوری این جوون از کتاب و کتاب خونی زده میشه بعد میره ترک تحصیل میکنه بعد میره معتاد میشه اون وقت تو میای جواب همسایه ماروبدی
هان ... هان
خو هگل و نمی شناسه خوب نشناسه بجاش خیلیای دیگرو که میشناسه
( خو جوون اگه تو اون موقع اون یارو هگل و بجا میوردی اونوقت 100 درصد 3 تا 4 تا شده بود، تازشم اون چهارمی یه سری دوست و آشنا داشت اون وقت الان 9 تا هم شده بودید
)
آقا در مورد این دستگاه ما، به حرفتون گوش کردیم و بردیمش تو نمایشگاه کار گذاشتیمش ولی یهو افتخارملی (ماهواره امید) رو تو حیات نمایشگاه دیدو رفت پیش اون، باهم رفتن فضا. ولی قول داده زود برگرده
آقا امروز جلوی در بوفه دیدم یه جوونی یه سنگ پرتاب کرد به شیشه و فرار کردو رفت، بعد از کلی تعقیب و گریز مچشو گرفتیم دیدیم بَه آقای ce.mohsen خان هستن
. تازه فهمیدیم این همه مدت این همه کیک قیلی گم میشد کاره کی بوده
-----------------
نکته اخلاقی: اگه کسی یه موقع تو mode خودش نبود 2 تا که بزنی پس کلش اون وقت mode اش میاد سر جاش.
Re: بوفه !!
ارسال شده: یکشنبه 10 خرداد 1388, 9:25 pm
توسط مهيار
اندر احوالات دوران خوش پیش رو
چند روز پیش وقتی پشت اون اتول ( بخون اتل نه اتل otol که معروفیت خاصی داره در نزد اهل بوفه و بوفه نشینان گرام
) نشسته بودم یادم اومد از یه دوستم که یه زمانی خیلی عاص و پاص , بی کار , مترو ( واژه جایگزین برای شخصی که خیابان را متر می کند
) و ... خون ( جای سه نقطه لغت مترادف با یابو رو بذار اون یکی که خیلی بی ادبیه
)
تو ذهنم با خودم به این نتیجه معنوی رسیدم که ای بابا عجب یابوهایی پیدا میشن ها مگه اون هم زندگی می کرد با این وضعیت
همش درس همش بی کاری همش علافی و بازم درس
آخرش که چی ؟؟ بشی یکی مثه انیشتنگ بزنی بمب بسازی بریزی رو کله مردم همه رو کج و کوله کنی یا اینکه یه چیزی اختراع کنی که هیچ کس تو مملکت خودتم بهش اهمیتی نده
بابا عجب آدم های خوشی پیدا میشن
تو همین حال و هوا بودم که یه آدم بی فرهنگ کلشو از ماشین آورد بیرون و یه چیزی گفت در حد همین 3 نقطه خودمون
حرف طرف اینقده تاثیر گذار بود که یه لحظه یادم اومد از زندگی خودم
دیدم ماله من هم پر بی راهه نبوده و مثه همون یابوهه که اونجا گفتم بوده .
خلاصه جونم واسه شما عمو عمه گلم بگه که خدا رو شکر که این status سه تار هم عوض شد یه خط بطلان گنده هم کشید بالای افکار پلیدش
( پاورقی : به یاد عمو جلال
)
Re: بوفه !!
ارسال شده: سهشنبه 9 تیر 1388, 11:52 am
توسط خزان
واقعا که متاسفم این حرفا توی یک سایت مکانی که عمومی هست از شما بعیده