بوفه !!

در این قسمت میتونید به بحث در مورد کنکور کارشناسی ارشد بپردازید

مدیر انجمن: rosa_127

آواتار کاربر
Milo
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 478
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 20 شهریور 1386, 4:12 am
محل اقامت: ایران
تماس:

Re: بوفه !!

پست توسط Milo » پنج‌شنبه 24 دی 1388, 8:01 pm

استاد ام استادای قدیم
درس بلت نبودی فلکت می کردن که دفه بدی آدم بشی درس ات رو درست بخونی بیای سره کلاس amuz: والا !
حالا آخره عمری استاده میاد بهت پیشنهاد میده بیا با خودم کلاس بردار پولش رو بده 20 تو بگیر برو حالشو ببر ger:
استاد این ریختی ندیده بودم khk: یکی بیاد اینو از برق بکشه !!! nar:
تو رفتی و من آهسته پشت سرت گفتم نرو ... تصویر

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: بوفه !!

پست توسط eli » شنبه 26 دی 1388, 12:34 am

خو من که خودم می دونم پـــــــــــــــــــــــــــــیر شدم khk:
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

mojtabapc
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 698
تاریخ عضویت: جمعه 6 اردیبهشت 1387, 2:02 am

Re: بوفه !!

پست توسط mojtabapc » شنبه 26 دی 1388, 9:13 pm

eli نوشته شده:خو من که خودم می دونم پـــــــــــــــــــــــــــــیر شدم khk:
هيهات منا الذلة کشتی شکسته گانیم...
هی یادش به خیر ... پیر شدیم رفت نه نه ...

mamad_msp
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 229
تاریخ عضویت: جمعه 20 مهر 1386, 2:22 pm

Re: بوفه !!

پست توسط mamad_msp » شنبه 26 دی 1388, 11:36 pm

نمی دونم این جا چه خبره شایدم من جز اصحاب کف بودم خواب موندم. چرا همه یهو پیر شدینو یاد از جوونی می کنین.
جونی همینه که ما الان توشیم فقط یکم زندگی عوض شده اونم به خاطر جو زمین هست که قطب داره جا به جا می شه( من فردا امتحان دارم اگه حرفام جور در نمیاد دنبال جوردر اوردن حرفا نباشین)
شبتون خوش

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

Re: بوفه !!

پست توسط eli » شنبه 26 دی 1388, 11:40 pm

آخیش یکم انرژی گرفتیم. sanj:

میبینم که همه دارن میان حضور میزنن krn:
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

mamad_msp
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 229
تاریخ عضویت: جمعه 20 مهر 1386, 2:22 pm

Re: بوفه !!

پست توسط mamad_msp » یک‌شنبه 27 دی 1388, 4:35 am

lمن با اولیا میام

آواتار کاربر
moien
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 106
تاریخ عضویت: شنبه 3 شهریور 1386, 9:44 am
تماس:

Re: بوفه !!

پست توسط moien » دوشنبه 12 بهمن 1388, 12:07 am

اي بابا اين آخه چه جووني ه آخه
همش سرمون تو كامپيوتر و اينا
من همش دلم مي خواست يه اسب داشته باشم با يه برنو ( تفنگ ( Berno )) برم كنار دست ستار خان اينا و باقر خان اونا توي محله قديم خودمون با قشون دولت مي جنگيدم
بعد قشون روس ها ميومد اعدام ام مي كرد
نه اين كه بشينم NFS بازي كنم كه
اي بابا اي بابا
دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد / پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن

mamad_msp
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 229
تاریخ عضویت: جمعه 20 مهر 1386, 2:22 pm

Re: بوفه !!

پست توسط mamad_msp » دوشنبه 12 بهمن 1388, 10:15 am

سلام همکار قدیمی. با این خط مشی سیاسی فک کنم کم کم NFS هم جز تحریم قرار می گیره و شما می تونین به ارزوی اسب و برنو برسین
پس برو دنبال اسلحه و اسب

آواتار کاربر
moien
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 106
تاریخ عضویت: شنبه 3 شهریور 1386, 9:44 am
تماس:

Re: بوفه !!

پست توسط moien » چهارشنبه 14 بهمن 1388, 12:36 pm

جانم؟ من كي از سياست حرف زدم آخه ؟
بنده از پشت همين تريبون ، اعلام مي كنم كه حرف من سياسي نبود ، به جان فرزين !
چرا همه چيزو سياسي مي خونينش! آخه khk: شما ها چرا نمي خواين من پيشرفت كنم آخه ! بده به منم بگن مثلا خفنه ملي ؟ ها؟ هاان ؟ آهان !

كنكور ام داره از را مي رسه ، ملت همه رفتن دارن مثله فشنگ(نمي دونم چه ريطي داره ، ولي مي دونم كه داره ) درس مي خونن ، آفرين آفرين cuf:

اينم منم shd: (بدون شرح)
دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد / پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن

آواتار کاربر
Milo
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 478
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 20 شهریور 1386, 4:12 am
محل اقامت: ایران
تماس:

Re: بوفه !!

پست توسط Milo » چهارشنبه 14 بهمن 1388, 1:55 pm

اینهمه کله پاچه شکوندیم تو صف کنکور آخرش گیره 4 استاد افتادیم که چیز تومن ام نمی ارزن amuz: دچاره فسردگیه مزمن شدم رفت khk:
دیگه پرفسور بالتاز هم حسش نیست چیزی اختراع کنه :mrgreen: والا !
قصد کردم برا تقویت روحیه یک چند روز برم جزایر قناری tof: البته هنوز تو نیت ام اگه شد که چه خوب وگرنه تو همون نیت که اصله کاره طوریش نیست درجا بزنم ، آخرش خدا برگه دیگه ...
.... هم که درش تخته شد که ! دیگه هیشــــــــــــــکی نمیره فضولی nar:
تو رفتی و من آهسته پشت سرت گفتم نرو ... تصویر

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: بوفه !!

پست توسط farshidshd » جمعه 3 اردیبهشت 1389, 6:19 pm

یا الله...

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان محترم و محترمه

اینجانب farshidshd بدین وسیله حضور خود را اعلام مینمایم...
shd:

لطفا در برنامه های آتی ما را در نظر بگیرید... tof:

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

آواتار کاربر
Milo
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 478
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 20 شهریور 1386, 4:12 am
محل اقامت: ایران
تماس:

Re: بوفه !!

پست توسط Milo » جمعه 3 اردیبهشت 1389, 10:16 pm

از بیکاری داشتم کارتون نیگا میکردم یاده اون کارتونه افتادم که دختره تویه یه برج گیر کرده بود بد موهاش اینقده بلند بود که ازش طناب ساخت از پنجره برج در رفت از گیره اون آقا دزده ha: به فکرم افتاد موهام رو مثله اون بلند کنم از یک جا فرار کنم شاید اسمم رو تو کتاب گینس هم ثبت کردن ... والا tof: ha: ha:
تو رفتی و من آهسته پشت سرت گفتم نرو ... تصویر

آواتار کاربر
عسل
کاربر فعال
کاربر فعال
پست: 1022
تاریخ عضویت: شنبه 12 اردیبهشت 1388, 2:57 pm
محل اقامت: مشهد

Re: بوفه !!

پست توسط عسل » یک‌شنبه 5 اردیبهشت 1389, 12:14 am

Milo نوشته شده:از بیکاری داشتم کارتون نیگا میکردم یاده اون کارتونه افتادم که دختره تویه یه برج گیر کرده بود بد موهاش اینقده بلند بود که ازش طناب ساخت از پنجره برج در رفت از گیره اون آقا دزده ha: به فکرم افتاد موهام رو مثله اون بلند کنم از یک جا فرار کنم شاید اسمم رو تو کتاب گینس هم ثبت کردن ... والا tof: ha: ha:
مادر رستم هم موهاش اینقدر بلند بود که از پنجره اتاقش موهاشو انداخت بیرون؛ بابای رستم موهاشو گرفت اونوقت مامانش موهاشو کشید بالا بابای رستم اومده تو اتاق مادر رستم بعدشم که دیگه وقتی بابای مامان رستم اینو فهمید مجبور شد با عروسیشون موافقت کنه
از اینم می تونی الگو بگیری bil:
نبوده

............. نیست

........................
نخواهد بود

از تو عزیزتر

.............کسی برای من...

آواتار کاربر
Milo
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 478
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 20 شهریور 1386, 4:12 am
محل اقامت: ایران
تماس:

Re: بوفه !!

پست توسط Milo » یک‌شنبه 5 اردیبهشت 1389, 2:06 pm

عسل نوشته شده: مادر رستم هم موهاش اینقدر بلند بود که از پنجره اتاقش موهاشو انداخت بیرون؛ بابای رستم موهاشو گرفت اونوقت مامانش موهاشو کشید بالا بابای رستم اومده تو اتاق مادر رستم بعدشم که دیگه وقتی بابای مامان رستم اینو فهمید مجبور شد با عروسیشون موافقت کنه
از اینم می تونی الگو بگیری bil:
amuz:
تو رفتی و من آهسته پشت سرت گفتم نرو ... تصویر

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: بوفه !!

پست توسط farshidshd » یک‌شنبه 5 اردیبهشت 1389, 3:19 pm

عسل نوشته شده:
Milo نوشته شده:از بیکاری داشتم کارتون نیگا میکردم یاده اون کارتونه افتادم که دختره تویه یه برج گیر کرده بود بد موهاش اینقده بلند بود که ازش طناب ساخت از پنجره برج در رفت از گیره اون آقا دزده ha: به فکرم افتاد موهام رو مثله اون بلند کنم از یک جا فرار کنم شاید اسمم رو تو کتاب گینس هم ثبت کردن ... والا tof: ha: ha:
مادر رستم هم موهاش اینقدر بلند بود که از پنجره اتاقش موهاشو انداخت بیرون؛ بابای رستم موهاشو گرفت اونوقت مامانش موهاشو کشید بالا بابای رستم اومده تو اتاق مادر رستم بعدشم که دیگه وقتی بابای مامان رستم اینو فهمید مجبور شد با عروسیشون موافقت کنه
از اینم می تونی الگو بگیری bil:

چی شد؟؟ دختره پسر برد خونه؟؟ یعنی چی؟
با موهاش؟ khk:

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

قفل شده