پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا)

در این قسمت میتونید به بحث در مورد کنکور کاردانی به کارشناسی بپردازید

مدیران انجمن: Parsian، rosa_127، Moh3n II، مدیران

قفل شده
siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط siteman » جمعه 1 مهر 1390, 6:21 pm

ho3in نوشته شده:رجا از تهران شمال بهتره؟
من اصلا دانشگاه آزاد رو حساب نمیکنم...باز بچه های پیام نور یچیزی ...
آزاد فقط پول+مدرک....
dd:
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

آواتار کاربر
ho3in
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 198
تاریخ عضویت: شنبه 5 شهریور 1390, 6:01 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط ho3in » جمعه 1 مهر 1390, 6:24 pm

بله درسته

آواتار کاربر
ho3in
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 198
تاریخ عضویت: شنبه 5 شهریور 1390, 6:01 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط ho3in » جمعه 1 مهر 1390, 6:26 pm

استادهاي كام رجا خوب هستن

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط siteman » جمعه 1 مهر 1390, 6:29 pm

ho3in نوشته شده:بله درسته
البته بچه های که کاردانیشون ازاد بودن...واقعا همت کردن و تلاش که تو دانشگاههای دولتی قبول شدن...
بلکه درسته dd: goll
آره چن تا استاد عالی داره که دارای مدرک دکترا از دانشگاههای معتبر داخل کشورن...
ولی خب همه جا استاد خوب و بد داریم...مهم خودتی...من میگم بیاین تو دوره کارشناسی تو دانشکده یه کاری بکنیم یه نرم افزار کاربردی خب بسازیم دارم دنبال ایده میگردم....که نیاز باشه و یجور پروزه دانشگاهمون هم تلقی بشه bale
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

آواتار کاربر
ho3in
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 198
تاریخ عضویت: شنبه 5 شهریور 1390, 6:01 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط ho3in » جمعه 1 مهر 1390, 6:33 pm

siteman نوشته شده:
ho3in نوشته شده:بله درسته
البته بچه های که کاردانیشون ازاد بودن...واقعا همت کردن و تلاش که تو دانشگاههای دولتی قبول شدن...
بلکه درسته dd: goll
آره چن تا استاد عالی داره که دارای مدرک دکترا از دانشگاههای معتبر داخل کشورن...
ولی خب همه جا استاد خوب و بد داریم...مهم خودتی...من میگم بیاین تو دوره کارشناسی تو دانشکده یه کاری بکنیم یه نرم افزار کاربردی خب بسازیم دارم دنبال ایده میگردم....که نیاز باشه و یجور پروزه دانشگاهمون هم تلقی بشه bale
اوممممممممممممم
فكر خاصي داري

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط siteman » جمعه 1 مهر 1390, 6:37 pm

یچیزای جرقه میزنه ولی فعلا وصل نشده دنبال یچیزه نو هستم نه مثل همه بیایم یچیزی طراحی کنیم که یا تکراری باشه یا تقلیدی...حالا ایشالله اگه خدا خواست سر کلاس با هم در موردش بیشتر حرف میزینم krn: cuf:
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

Saghar_m
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 16
تاریخ عضویت: جمعه 1 مهر 1390, 6:37 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط Saghar_m » جمعه 1 مهر 1390, 6:42 pm

سلام
منم رجا قبول شدم سرویس ها مختلط یا جداست ؟؟؟
بابام خیلی حساسه میگه اگه مختلطه باید با ماشین خودمون بری اونم چه ماشینی
میگم خوب دانشگاهم مختلطه میگه اونجا بزرگه ولی اتوبوس کوچیک حالا من چیکار کنم ؟؟؟

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط siteman » جمعه 1 مهر 1390, 6:44 pm

Saghar_m نوشته شده:سلام
منم رجا قبول شدم سرویس ها مختلط یا جداست ؟؟؟
بابام خیلی حساسه میگه اگه مختلطه باید با ماشین خودمون بری اونم چه ماشینی
میگم خوب دانشگاهم مختلطه میگه اونجا بزرگه ولی اتوبوس کوچیک حالا من چیکار کنم ؟؟؟
بابا بیخیال....
فکر میکنم مختلط باشه....یعنی اینکه مطمئنم صبح ها که مختلطه......برگشت رو نمیدونم...
نهایت میای ترمینال میری....ولی خودش به مرور زمان متقاعد میشه bale
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

Saghar_m
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 16
تاریخ عضویت: جمعه 1 مهر 1390, 6:37 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط Saghar_m » جمعه 1 مهر 1390, 6:46 pm

siteman نوشته شده:
Saghar_m نوشته شده:سلام
منم رجا قبول شدم سرویس ها مختلط یا جداست ؟؟؟
بابام خیلی حساسه میگه اگه مختلطه باید با ماشین خودمون بری اونم چه ماشینی
میگم خوب دانشگاهم مختلطه میگه اونجا بزرگه ولی اتوبوس کوچیک حالا من چیکار کنم ؟؟؟
بابا بیخیال....
فکر میکنم مختلط باشه....یعنی اینکه مطمئنم صبح ها که مختلطه......برگشت رو نمیدونم...
نهایت میای ترمینال میری....ولی خودش به مرور زمان متقاعد میشه bale
بی خیال چیه !! ger:
روی این مسائل خیلی حساسه حالا خدا کنه یه مسئولی یا بزرگتری رو به عنوان حراست بزارن اینجوری شاید دلش آروم شد.

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط siteman » جمعه 1 مهر 1390, 6:50 pm

Saghar_m نوشته شده:
siteman نوشته شده:
Saghar_m نوشته شده:سلام
منم رجا قبول شدم سرویس ها مختلط یا جداست ؟؟؟
بابام خیلی حساسه میگه اگه مختلطه باید با ماشین خودمون بری اونم چه ماشینی
میگم خوب دانشگاهم مختلطه میگه اونجا بزرگه ولی اتوبوس کوچیک حالا من چیکار کنم ؟؟؟
بابا بیخیال....
فکر میکنم مختلط باشه....یعنی اینکه مطمئنم صبح ها که مختلطه......برگشت رو نمیدونم...
نهایت میای ترمینال میری....ولی خودش به مرور زمان متقاعد میشه bale
بی خیال چیه !! ger:
روی این مسائل خیلی حساسه حالا خدا کنه یه مسئولی یا بزرگتری رو به عنوان حراست بزارن اینجوری شاید دلش آروم شد.
کجا؟؟؟تو اتوبوس حراست بذارن؟
بابا بیخیال......اید باهاش صحبت کنی تنها دختر که تو نیسی dan
حالا تو رو مخش کار کن...نرمش کن... bil:
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

آواتار کاربر
ho3in
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 198
تاریخ عضویت: شنبه 5 شهریور 1390, 6:01 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط ho3in » جمعه 1 مهر 1390, 6:52 pm

Saghar_m نوشته شده:
siteman نوشته شده:
Saghar_m نوشته شده:سلام
منم رجا قبول شدم سرویس ها مختلط یا جداست ؟؟؟
بابام خیلی حساسه میگه اگه مختلطه باید با ماشین خودمون بری اونم چه ماشینی
میگم خوب دانشگاهم مختلطه میگه اونجا بزرگه ولی اتوبوس کوچیک حالا من چیکار کنم ؟؟؟
بابا بیخیال....
فکر میکنم مختلط باشه....یعنی اینکه مطمئنم صبح ها که مختلطه......برگشت رو نمیدونم...
نهایت میای ترمینال میری....ولی خودش به مرور زمان متقاعد میشه bale
بی خیال چیه !! ger:
روی این مسائل خیلی حساسه حالا خدا کنه یه مسئولی یا بزرگتری رو به عنوان حراست بزارن اینجوری شاید دلش آروم شد.
اون موقع صبح همه خواب هستن
احتمالا يه طرف پسر يه طرف دختر
اروپا كه نيست

آواتار کاربر
ho3in
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 198
تاریخ عضویت: شنبه 5 شهریور 1390, 6:01 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط ho3in » جمعه 1 مهر 1390, 6:53 pm

جون من حراست نه اي بابا
تو اتوبوس هم حراست

Saghar_m
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 16
تاریخ عضویت: جمعه 1 مهر 1390, 6:37 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط Saghar_m » جمعه 1 مهر 1390, 6:53 pm

نمیدونم چون که من باید از شرق تهران بیام شاید به خاطر اونه که اینقدر نگرانه
حالا اگه پسر بودم عین خیالش نبودا . ger ger ger ger

آواتار کاربر
ho3in
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 198
تاریخ عضویت: شنبه 5 شهریور 1390, 6:01 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط ho3in » جمعه 1 مهر 1390, 6:56 pm

Saghar_m نوشته شده:نمیدونم چون که من باید از شرق تهران بیام شاید به خاطر اونه که اینقدر نگرانه
حالا اگه پسر بودم عین خیالش نبودا . ger ger ger ger
من كه به پدرت حق ميدم
ايرون خيلي بد شده اصلا امنيت نيست

Saghar_m
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 16
تاریخ عضویت: جمعه 1 مهر 1390, 6:37 pm

Re: رجااااااااااا همکلاسی بیا تو غریبگی نکن

پست توسط Saghar_m » جمعه 1 مهر 1390, 6:58 pm

ho3in نوشته شده:
Saghar_m نوشته شده:نمیدونم چون که من باید از شرق تهران بیام شاید به خاطر اونه که اینقدر نگرانه
حالا اگه پسر بودم عین خیالش نبودا . ger ger ger ger
من كه به پدرت حق ميدم
ايرون خيلي بد شده اصلا امنيت نيست
اتفاقا منم از اینکه اینقدر روی من حساسه خوشم میاد یه جورایی عاشق غیرتشم ولی موندم چیکار کنم که اونم ازم راضی باشه . nar

قفل شده