در این قسمت میتونید به بحث در مورد کنکور کاردانی به کارشناسی بپردازید
مدیران انجمن: Parsian، rosa_127، Moh3n II، مدیران
-
rezahdi
- کاربر معمولي
- پست: 139
- تاریخ عضویت: سهشنبه 8 شهریور 1390, 6:52 pm
-
تماس:
پست
توسط rezahdi » شنبه 7 آبان 1390, 9:13 pm
kahroba نوشته شده:سلام دوستان goll
خسته نباشید شبتون هم بخیر باشه .
کسی تونسته جواب سوال افزایش توان محاسباتی cpu رو پیدا کنه؟؟
اصلا استاد اسماعیلی این سوال را به شما دادن ؟؟؟؟
منظور استاد اسماعیلی اورکلاکینگ (OverClock) هستش
سرکلاس ما هم این بحث مطرح شد ولی بچه ها همونجا توضیح دادند.
http://www.narenji.ir/-narenji-sections ... -overclock
تو را آغوش میگیرم ~ تنم سرریز رویا شه ~ جهان قد یه لالایی ~ توی آغوش من جا شه
تو را آغوش میگیرم ~ هوا تاریکتر میشه ~ خدا از دستهای تو ~ به من نزدیکتر میشه
زمین دور تو میگرده ~ زمان دست تو افتاده ~ تماشا کن، سکوت توعجب عمقی به شب داده
تمامه خونه پر میشه از این تصویر رویایی ~ تماشا کن تماشا کن ، چه بی رحمانه زیبایی
-
siteman
- كاربر عالي
- پست: 1679
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
- محل اقامت: karaj
-
تماس:
پست
توسط siteman » شنبه 7 آبان 1390, 9:24 pm
rezahdi نوشته شده:سلام سلام سلام
چه خبرااااااااااااا؟
دانشگاه امروز چه طور بود ؟ خوش گذشت تو سرویس
؟
فقط از ۴ نفر امتحان گرفت؟! چرا؟!
نه آقا خوش کجا بودددددد
دانشگاه افتضاح از درس گسسته
اره 4نفر گرفت طبق شماره دانشجویی
سرویس هم جات خالی خیس شدیم
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند
جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip
-
rezahdi
- کاربر معمولي
- پست: 139
- تاریخ عضویت: سهشنبه 8 شهریور 1390, 6:52 pm
-
تماس:
پست
توسط rezahdi » شنبه 7 آبان 1390, 9:28 pm
siteman نوشته شده:rezahdi نوشته شده:سلام سلام سلام
چه خبرااااااااااااا؟
دانشگاه امروز چه طور بود ؟ خوش گذشت تو سرویس
؟
فقط از ۴ نفر امتحان گرفت؟! چرا؟!
نه آقا خوش کجا بودددددد
دانشگاه افتضاح از درس گسسته
اره 4نفر گرفت طبق شماره دانشجویی
سرویس هم جات خالی خیس شدیم
اتوبوس با حموم
خوبه دیگه ..
تو را آغوش میگیرم ~ تنم سرریز رویا شه ~ جهان قد یه لالایی ~ توی آغوش من جا شه
تو را آغوش میگیرم ~ هوا تاریکتر میشه ~ خدا از دستهای تو ~ به من نزدیکتر میشه
زمین دور تو میگرده ~ زمان دست تو افتاده ~ تماشا کن، سکوت توعجب عمقی به شب داده
تمامه خونه پر میشه از این تصویر رویایی ~ تماشا کن تماشا کن ، چه بی رحمانه زیبایی
-
siteman
- كاربر عالي
- پست: 1679
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
- محل اقامت: karaj
-
تماس:
پست
توسط siteman » شنبه 7 آبان 1390, 11:31 pm
rezahdi نوشته شده:siteman نوشته شده:rezahdi نوشته شده:سلام سلام سلام
چه خبرااااااااااااا؟
دانشگاه امروز چه طور بود ؟ خوش گذشت تو سرویس
؟
فقط از ۴ نفر امتحان گرفت؟! چرا؟!
نه آقا خوش کجا بودددددد
دانشگاه افتضاح از درس گسسته
اره 4نفر گرفت طبق شماره دانشجویی
سرویس هم جات خالی خیس شدیم
اتوبوس با حموم
خوبه دیگه ..
اره رضا جون
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند
جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip
-
sisi
- کاربر معمولي
- پست: 129
- تاریخ عضویت: جمعه 11 شهریور 1390, 7:08 pm
- محل اقامت: karaj
پست
توسط sisi » شنبه 7 آبان 1390, 11:32 pm
siteman نوشته شده:kahroba نوشته شده:siteman نوشته شده:خاک تو سرش کنن.....هیچی بارش نی
سوال هم میپرسی میپیچونه
دم بچه ها گرم مخصوصا دست خانوما.....تو کویز رسوندن......
چند تا سوال ازش پرسیدم نمی تونست جواب بده شاکی شد یه خورده ای عصبانی شد
یکی نیست بهش بگه تو که بلد نیستی درس بدی چرا ....
واقعا مگه مجبورت کردن
پشت سر مرسده جونم(استاد سنجابی)حرف نزنید وگرنه بد می بینیداااا
آقا همه استادامون که مرد هستن حالا یه استاد خانم داریم حداقل خودمون هواشو داشته باشیم....
هرچیه از بعضی استادا که بهتره ه ه ه!
هموناییی که به بعضیا تو کلاس خیلی توجه میکنن
شايد “درد” را از هر طرف بخواني درد داشته باشد
اما ...
“درمان” که نباشي“نامرد” مي شوي . . .
-
siteman
- كاربر عالي
- پست: 1679
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
- محل اقامت: karaj
-
تماس:
پست
توسط siteman » شنبه 7 آبان 1390, 11:35 pm
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند
جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip
-
sisi
- کاربر معمولي
- پست: 129
- تاریخ عضویت: جمعه 11 شهریور 1390, 7:08 pm
- محل اقامت: karaj
پست
توسط sisi » شنبه 7 آبان 1390, 11:39 pm
بنده خدا خب سردش بوده حتما هوس چایی کرده...
اگه من بودم ترجیح میدادم همون چایی نسکافه ای ... بخوریم
شايد “درد” را از هر طرف بخواني درد داشته باشد
اما ...
“درمان” که نباشي“نامرد” مي شوي . . .
-
siteman
- كاربر عالي
- پست: 1679
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
- محل اقامت: karaj
-
تماس:
پست
توسط siteman » شنبه 7 آبان 1390, 11:40 pm
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند
جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip
-
rezahdi
- کاربر معمولي
- پست: 139
- تاریخ عضویت: سهشنبه 8 شهریور 1390, 6:52 pm
-
تماس:
پست
توسط rezahdi » شنبه 7 آبان 1390, 11:41 pm
خب دفعه قبل هم با من رفته بود همچین پیشنهادی داد ...
ولی انصافا میزاشتی کارشو بکنه ببینیم چجوری میخواست 8 تا چای رو بیاره
تو را آغوش میگیرم ~ تنم سرریز رویا شه ~ جهان قد یه لالایی ~ توی آغوش من جا شه
تو را آغوش میگیرم ~ هوا تاریکتر میشه ~ خدا از دستهای تو ~ به من نزدیکتر میشه
زمین دور تو میگرده ~ زمان دست تو افتاده ~ تماشا کن، سکوت توعجب عمقی به شب داده
تمامه خونه پر میشه از این تصویر رویایی ~ تماشا کن تماشا کن ، چه بی رحمانه زیبایی
-
siteman
- كاربر عالي
- پست: 1679
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
- محل اقامت: karaj
-
تماس:
پست
توسط siteman » شنبه 7 آبان 1390, 11:42 pm
sisi نوشته شده:
بنده خدا خب سردش بوده حتما هوس چایی کرده...
اگه من بودم ترجیح میدادم همون چایی نسکافه ای ... بخوریم
اخه سرویس در حال حرکت بود شر شر بارون میومد....
منم دوس داشتم چای ولی موقعیتش نبود....
استاد ریاضی میخامت هزارتااااااااااااااااااااااااااااااااا
امروز تو اتبوس یکم سرجامون جو گرفت رقصیدیم
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند
جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip
-
siteman
- كاربر عالي
- پست: 1679
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
- محل اقامت: karaj
-
تماس:
پست
توسط siteman » شنبه 7 آبان 1390, 11:46 pm
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند
جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip
-
rezahdi
- کاربر معمولي
- پست: 139
- تاریخ عضویت: سهشنبه 8 شهریور 1390, 6:52 pm
-
تماس:
پست
توسط rezahdi » شنبه 7 آبان 1390, 11:48 pm
[/quote]
چای کیسه ای ها که از هفته گذشته ... بگو یه ماه!
تو را آغوش میگیرم ~ تنم سرریز رویا شه ~ جهان قد یه لالایی ~ توی آغوش من جا شه
تو را آغوش میگیرم ~ هوا تاریکتر میشه ~ خدا از دستهای تو ~ به من نزدیکتر میشه
زمین دور تو میگرده ~ زمان دست تو افتاده ~ تماشا کن، سکوت توعجب عمقی به شب داده
تمامه خونه پر میشه از این تصویر رویایی ~ تماشا کن تماشا کن ، چه بی رحمانه زیبایی
-
siteman
- كاربر عالي
- پست: 1679
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
- محل اقامت: karaj
-
تماس:
پست
توسط siteman » شنبه 7 آبان 1390, 11:52 pm
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند
جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip
-
rezahdi
- کاربر معمولي
- پست: 139
- تاریخ عضویت: سهشنبه 8 شهریور 1390, 6:52 pm
-
تماس:
پست
توسط rezahdi » شنبه 7 آبان 1390, 11:56 pm
تو را آغوش میگیرم ~ تنم سرریز رویا شه ~ جهان قد یه لالایی ~ توی آغوش من جا شه
تو را آغوش میگیرم ~ هوا تاریکتر میشه ~ خدا از دستهای تو ~ به من نزدیکتر میشه
زمین دور تو میگرده ~ زمان دست تو افتاده ~ تماشا کن، سکوت توعجب عمقی به شب داده
تمامه خونه پر میشه از این تصویر رویایی ~ تماشا کن تماشا کن ، چه بی رحمانه زیبایی
-
siteman
- كاربر عالي
- پست: 1679
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
- محل اقامت: karaj
-
تماس:
پست
توسط siteman » یکشنبه 8 آبان 1390, 12:00 am
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند
جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip