بازی با کلمات!...

[travian]

همای رحمت

[travian]

ندای وجود (ممنونم )

[travian]

مرده ی اون نگاتم

[زهـــــرا]

مهلت بدین به ما هم
(سلام.کجا بودین از صبح دلم پوکید از بس اومدم تو سایت هیشکی نبود )

[travian]

مادمازل بفرمایید

[زهـــــرا]

داشتیم لیلی جان
( من درگیر کارای عروسی خواهرم بودم فردا شبه )

ا مبارک باشه
نبودی

[زهـــــرا]

یه دونه ای دوردونه ای

یدونه باشی دوردونه باشی ( مرسی لیلی جان ایشالا عروسی خودت دعوت کنی بیایم برقصیم )

نه بابا از این آرزو ها نکن. ایشالا عروسی خودت

[زهـــــرا]

یه دنیا گلی

( قول بده عروس شدی منم دعوتم کنی مرسی ولی من حالا حالا ازدواج نمیکنم )

اگه منم بتونم از شر یه آدم سمج راحت شم حالا حالاها ازدواج نمی کنم مگرنه که یکی دو ماهه دیگه یه عروسی افتادی.دعام کن سید علی تصمیم درست بگیرم

[زهـــــرا]

یه دنیا ممنون

یه دنیا گلی

( قول بده عروس شدی منم دعوتم کنی مرسی ولی من حالا حالا ازدواج نمیکنم )

اگه منم بتونم از شر یه آدم سمج راحت شم حالا حالاها ازدواج نمی کنم مگرنه که یکی دو ماهه دیگه یه عروسی افتادی.دعام کن سید علی تصمیم درست بگیرم

( مطمئن هستم بهترین تصمیم رو میگیری ولی حتما برات دعا میکنم که نگی حرفمو گوش نکرد لیلی جان پس اگه قرار شد ازدواج کنی حتما دعوتما )

حتما البته اگه با من باشه.

[samirarad]

نون و پنیر و هندونه!(منم بیام عروسی؟ )

[زهـــــرا]

همگی بیان

[زهـــــرا]

نمک(کلیلیلیلیلیلی عرووووووووسی من بدون دعوت میام 50 هزار تومنم میگیرم غذا هم میخورم شاباشم میگیرم اگه هم شد آخر وقت عروسی بهم میریزم دعوا به پا میکنم )

کدوم عروسی

[زهـــــرا]

وای خدا (بابا من گفتم شاید.این پنجشنبه معلوم میشه )

[mina.g]

آخ جون عروسی منم میام (داداش اشکان توام که همش فکر دعوایی بابا یکم روحیتو لطیف تر کن)

[زهـــــرا]

میای حتما (چی کار داری بچه رو بزار راحت باشه.اشکان جان هر وقت عروسی کردم حتما بیا هر چقدر هم دوست داشتی دعوا کن )